جیرت اصطلاحی است که بلوچها در مقابل کسی که هارت و پورت بیخودی میکند به کار میبرند.
ناامنی جادههای سرتاسر بلوچستان، به آتش کشیدن بانکها و موسسات دولتی، حمله به بسیج و سپاه پاسداران در شهرهای مختلف به نظر میرسد «جیرتی» است که مردم به ستوه آمده این استان به رزمایشهای اقتدار و قدرت و بیانات فرعون گونه حضرت رهبر و نمایندگان او در منطقه، تحویل میدهند.
درست در همین لحظه رهبران مذهبی و معتمدین محل زیر فشار هستند تا مردم خشمگین را راضی کرده به خانهها برگردانند.
گرچه کشت و کشتار هر گز مورد تأیید من و مبارزین سیاسی و اجتماعی و رهبران مذهبی استان نبوده و نیست متأسفانه وقتی مردم به ستوه درآمدند به خودیهایی هم که جلوی آنها بایستند، به راحتی خواهند گفت: جیرت
جیرت
June - 2 - 2009
بلوچ عزیز شما هم هم سن و سال بنده هتسید. و حتما یکی دوسال آخر شاه را بخاطر دارید، زمانی که رژیم سابق به خیال خودش داشت فضای باز سیاسی را تمرین می کرد، البته بعد از اینکه اول مردم را به ستوه آورده بود و بعد مثلا میخواست با این گونه مانورها مردم را ساکت کند. دستورات ملوکانه سید علی در کردستان را اگر بررسی کنید شباهت زیادی با رفتار دولت مردان و شاه در آن سالها دارد. در همان سالها دیدیم که هرچه رژیم بیشتر سعی کرد کمتر موفق بود و شد. این رژیم هم به همان مرحله رسیده و نمایش های تلویزیونی، درگیری های اینجا و آنجا و خطلاصه خیلی دیگر از اتفاقات شدیدا دارد مشابه به آن سالها میشود.
پس باید منتظر حوادثی بود بس غیر منتظره.
تقریبا هیچ یک از مخالفین رژیم شاه یک سال قبل از فروریزی تصورش را هم نمی کردند که رژیم شاه با آن همه کبکبه و دبدبه اش چنین با سرعت فروریزد.