باید به عرض برسد که کمی زندگی شخصی در زندگی اجتماعی و مقداری زندگی اجتماعی در زندگی شخصی تداخل پیدا کرده تا اندازهای قمررا در عقرب و عقرب را در قمر فرو کردند به همین دلیل مدتی اوضاع شیر تو شیر و وضعیت خر تو خر گشته بود. میدانم که در این مدت عدهای منتظر بودند که من حالشان را بپرسم اما من در تلاش بودم که حالم بهتر بشود. انگار فشار که از حدی بالا برود دل و دماغ از کار میافتد اما چند روزی است که احساس میکنم دماغم چاق و دلم دارد پر میکشد. از آنجاییکه غیبت من مصادف شده بود با شلوغیهای بلوچستان دوستان نگران و بازیگوشان دست به شایعه زدند. بدینوسیله به عرض میرسد که آن عبدالقادر بلوچی که با رادیو صدای آمریکا به عنوان سخنگوی جبهه فرقان بلوچستان مصاحبه کرد با اینجانب از زمین تا آسمان یک عمامه و مقداری خرده فرمایش و چند تنی خشونت فرق دارد. اینجانب نه تنها سر شیعهها را نمیخواهم که از تنشان جدا بشود بلکه برای خودم و آنها کشوری بی ولی فقیه و جهانی بدون بمب اتم آرزو دارم.
در خاتمه از تارنگاران گرامی و تارخوانان محترم رفع نگرانی کرده اعلام میدارم که این تارنما به زودی مبارزات قلمی خود را آغاز نموده کما فیالسابق تلاش خواهد نمود تا لنگان خرک خود را به منزل برساند.
چنانچه جویای احوالات باشید
July - 5 - 2006
آقا با درود از این که برگشتی خوشحالم وزنه تارنگاران با رجعت شما سنگینتر شده سلامتی وبهروزی همراهتان با مهر لاکومه
سلام. امیدوارم که همهی مشکلاتتون به خیر و خوشی حل بشه و اسب شرف از گنبد گردون بجهانید 🙂
سلام عبدرالقادر عزیز خوشحالم که برگشتی و سالمی. نگران بودم برایت میل می زدم اما برگشت می خورد.خوش باشی
سلام چه خوب این وقفه ها برای چاق سلامتی باشد. امیدوارم همواره موفق و پیروز باشید.
سلام چه خوب که این وقفه ها برای چاق سلامتی باشد. امیدوارم همواره موفق و شادمان باشید.
اون سه تا پیغام بدون نام منهم ها.امضام روشه..ها هاها…
صل علی محمد
آقا بلوچ خوش آمد
خیلی خوش آمدید. صفا آوردید. جای طنزهای شما خالی بود
سرزنده و برقرار باشید
سلام …
خوشحال که نشانی از خود داد و آرزوی تندرستی
شما که ما رو کشتيد از نگرانی! چرا ايميلها برگشت ميخوردند؟ به هر حال خوشحالم که سالم و سرحال هستيد.
پانتهآ
بلوچ به این خوبی مگه میتواند خشونت طلب و چه و چه باشد!؟
بازگشت شما و همچنین چاقی دماغ شما را به فال نیک میگیریم و مشتاقانه منتظر فرمایشات جنابعالی هستیم
welcome back 🙂
خوشنوديم، از اين بازگشت.
راستی عبدالقادر جان
خرت را بهمنزل خواهی رساند یا شترت را؟حیوونی بین چند ماهه همینجوری داره راه میره و ره می ره..
ها هاها…
سلاااااااااااااااااااااااام عبدالقدر عزیز
کجا بودید شما؟
خیلی نگرانتان بودم
خوشحالم که حالتون خوبه.هنوز نخوندم چی نوشته اید.برم بخونم
سلاااااااااااااااااااااااام عبدالقدر عزیز
کجا بودید شما؟
خیلی نگرانتان بودم
خوشحالم که حالتون خوبه.هنوز نخوندم چی نوشته اید.برم بخونم.
سلام، نمی توانم خوشحالیم را از اینکه باز می نویسی و هستی پنهان کنم. اسد
همين كه فهميديم هنوز هم هستيد ، خودش نعمتي بزرگ است
چقدر خوب که باز دماغتون چاقه و قراره باز بنویسید.
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
بی خبر می روی و می آیی
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
÷رت گشوده باد …سر قلمت را تیز کن که دلمان تنگ آن نوشته های تند و تیزت است
خندان باشی
!باز آمدي جانا
اميدوارم مشکلات از اين هم کمتر شود و دماغ شما را چاقتر و خودت را هم سرحالتر ببينيم
سلام عبدالقادر عزیز. امیدوارم آن یکی عبدالقادر کمی تا قسمتی تلاش کنید که حتی اگه شده یه چنددرصدی به تو شبیه گردد. باور کن همان چند قسمت هم روی این کره خاکی و آبی و بمبی ما بی تأثیر نخواهد بود! و از سوی دیگر این دیگر عبدالقادر را ما سرحال و سرفراز و با سروزبان همیشه گی اش خواهانیم.
آقای بلوچ عزیز،خوشحالم که برگشتید.خیلی خیلی خوش برگشتید به بلاگشهر که بدون عزیزانی مثل شما لطفی ندارد.
عبدالقادر عزیزم، سلام و چه قدر خوشحالام که خوبی. جدا” این مدت برایات نگران بودیم : http://mithras.org/mt/002562.php
خوشحالام که باز هم خیال نوشتن داری – وبلاگآباد بدون تو هیچ صفائی نداره قادر جان. این رو از ته ته دل میگم.
دوستات دارم.
چقدر خوشحالم که دوباره نوشتي… اميدوارم اوضاع بر وفق مرادت باشه و ديگه ما رو تنها نذاري.
salllllllllllaaaaaaaaaaaaaaammmmmmmmmm