برای نامهی بلاگرها که نامهی جمعی از بلاگرهاست! چند نامه نوشته شده. این خوب است، نامهای که برایش نامه نوشته نشود نامهای است مثل نامهای که نکیر و منکر دست آدم میدهد. البته یک عده ایراد و انتقاد خود را مطرح کردهاند* و عزیزانی هم آنرا به صورت هوک چپ و راست حواله فرمودهاند. هر دو انتقاد کردهاند هر کدام به سبک و سیاق خویش. اگر امروز که هیچکس نیستیم از هر نوع انتقادی دلگیر بشویم فردا که چون خامنهای خدا شدیم صاحب عزراییل هم خواهیم شد. ایراداتی چون عنوان نامه یا جدا بودن امضا بلاگیستها و غیر وبلاگنویسها علیرغم همهی بزرگیاشان خوشبختانه قابل اصلاحند. درعصری که بر وحی مُنزَل ایراد میگیرند یافتن ایرادات در متن نامه طبیعی است و میشود با همدلی به متنی بهتر رسید. مشورت با همه قبل از نوشتن یک نامه غیر ممکن نیست اما تا همان سرحد سخت است. ده ، بیست، سی نفر زحمتش را میکشند سایرین اگر ایرادی ندیدند می گویند دستتان درد نکند امضا میکنیم، که کردند. عدهای هم اعلام میکنند که اگر این ایرادات نبود مورد تأیید ما هم بود. میماند مسئله خشونت و عقب و جلو بودن روشنفکر از جامعه، فکر می کنم به ابهامات متن و تفاوت برداشت مربوط میشود. من در متن شمشیری در دست کسی ندیدم و باور ندارم که دعوتنامهای باشد برای جنگی مسلحانه. دعوتی است برای بیرون آمدن از بی تفاوتی و تأکیدی است بر مهیا بودن شرایط برای نافرمانیهای مدنی در سطح گسترده که میشود جزو ذوب شدگان در ولایت نبود ولی با این نظرهم مخالف بود. میشود جزو تأیید کنندگان نامه نبود اما مبارز و ایرانی و وبلاگنویس و محترم هم بود.
____________________
* از تمدن گرامی به خاطر واژهای محبت آمیزی که در مورد من به کار برده سپاسگزارم.
نامه بلاگرها یا نامه جمعی از بلاگرها
August - 13 - 2005