Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

دکتر عباس میلانی هفته گذشته در ونکوور بود و سخنرانی داشت. خانم مهین میلانی گزارش کاملی از این سخنرانی نوشته که در اخبار روز چاپ شده. اگر سخنرانی را از دست دادید خواندن این گزارش را از دست ندهید که من در جلسه بودم و گزارش برابر اصل است!


دکتر عباس میلانی هفته گذشته در ونکوور بود و سخنرانی داشت. خانم مهین میلانی گزارش کاملی از این سخنرانی نوشته که در اخبار روز چاپ شده. اگر سخنرانی را از دست دادید خواندن این گزارش را از دست ندهید که من در جلسه بودم و گزارش برابر اصل است!


دخو که روزنامه‌های م.ویس‌آبادی را می‌نویسد در ایران زندگی می‌کند. حتم دارم که این چندمین وبلاگ اوست هر کس در ایران خلاف بادی که حاکم است می‌نویسد اگر پوستش را تا حالا نکنده‌اند برای بقا، باید خودش پوست بیندازد. برای همین پی گیر نمی‌شوم که وبلاگهای قبلی‌اش کدامها بوده‌اند. فرض می‌کنم این تنها وبلاگی است که تا حالا نوشته. اکتبر سال گذشته اگر آغاز این وبلاگ باشد برای تبریک سالگرد چنین وبلاگ پر باری هم که شده این بار یادم بود که به حضور قوی او در وبلاگ شهر بپردازم. برای ملاقات با دخو می توانید به این آدرس بروید:
http://khanesh.blogspot.com/

او در پستی با عنوان «مرید کسی نیستم» می‌نویسد: بقیه در شهرگان


دخو که روزنامه‌های م.ویس‌آبادی را می‌نویسد در ایران زندگی می‌کند. حتم دارم که این چندمین وبلاگ اوست هر کس در ایران خلاف بادی که حاکم است می‌نویسد اگر پوستش را تا حالا نکنده‌اند برای بقا، باید خودش پوست بیندازد. برای همین پی گیر نمی‌شوم که وبلاگهای قبلی‌اش کدامها بوده‌اند. فرض می‌کنم این تنها وبلاگی است که تا حالا نوشته. اکتبر سال گذشته اگر آغاز این وبلاگ باشد برای تبریک سالگرد چنین وبلاگ پر باری هم که شده این بار یادم بود که به حضور قوی او در وبلاگ شهر بپردازم. برای ملاقات با دخو می توانید به این آدرس بروید:
http://khanesh.blogspot.com/

او در پستی با عنوان «مرید کسی نیستم» می‌نویسد: بقیه در شهرگان


آگهی

November - 8 - 2005ADD COMMENTS

میهمان اینبار پاتوق فرهنگی هدایت آقای عزت مصلی نژاد است. جلسه از ساعت شیش و نیم تا نه و نیم بعداز ظهر در طبقه همکف (اتاق پیترکی) کتابخانه مرکزی ونکوور که در شماره سیصد و پنجاه خیابان جورجیای غربی واقع شده در روز یکشنبه دوازدهم نوامبر برقرار خواهد شد. در این جلسه آقای مصلی نژاد راجع به کتاب خود که به انگلیسی منتشر شده صحبت و آنرا برای خریداران امضاء می کند. پول یادتان نرود تا جایی که من می دانم قیمت کتاب بیست و پنج دلار هست.


آگهی

November - 8 - 2005ADD COMMENTS

میهمان اینبار پاتوق فرهنگی هدایت آقای عزت مصلی نژاد است. جلسه از ساعت شیش و نیم تا نه و نیم بعداز ظهر در طبقه همکف (اتاق پیترکی) کتابخانه مرکزی ونکوور که در شماره سیصد و پنجاه خیابان جورجیای غربی واقع شده در روز یکشنبه دوازدهم نوامبر برقرار خواهد شد. در این جلسه آقای مصلی نژاد راجع به کتاب خود که به انگلیسی منتشر شده صحبت و آنرا برای خریداران امضاء می کند. پول یادتان نرود تا جایی که من می دانم قیمت کتاب بیست و پنج دلار هست.


امروز درتهران قاضی مردی را که مأمورین امنیتی ادعا می‌کردند به رهبر کشور فحش داده تبرئه کرد و خطاب به مأمورین گفت: اگر رهبر دلخور است می‌تواند متقابلاً به آن مرد فحش بدهد.
در یکی از شهرستانها زن جوانی به دادگاه مراجعه کرد و گفت بعد از خطبه‌ی عقد از تصمیم خود پشیمان شده اما شوهرش می‌گوید تا زمانی که موهایش مثل دندانهایش سفید نشده او را طلاق نخواهد داد. رئیس دادگاه شوهر زن را… بقیه در اطلاعات دات نت


امروز درتهران قاضی مردی را که مأمورین امنیتی ادعا می‌کردند به رهبر کشور فحش داده تبرئه کرد و خطاب به مأمورین گفت: اگر رهبر دلخور است می‌تواند متقابلاً به آن مرد فحش بدهد.
در یکی از شهرستانها زن جوانی به دادگاه مراجعه کرد و گفت بعد از خطبه‌ی عقد از تصمیم خود پشیمان شده اما شوهرش می‌گوید تا زمانی که موهایش مثل دندانهایش سفید نشده او را طلاق نخواهد داد. رئیس دادگاه شوهر زن را… بقیه در اطلاعات دات نت


مردی که آهنگهای شاد فارسی را با موسیقی عربی می‌خواند و با رقص بندری خود می‌لرزید و می‌لرزاند و با دستمالش هیجان می‌آفرید، رفت.
نسلی که با نگاه عاشق می‌شد و با آه زندگی می‌کرد، اندوه خود را در لحن محزون او می‌شنید.
آغاسی که به اندازه‌ی روستا ساده بود تا امتداد جاده عاشقانه خواند. او آنقدر ماند که شلاق این رژیم را مزه کرد اما حیف آنقدر نماند تا شلاق تاریخ را بر گرده‌ی آن ببیند.
یاد و خاطره‌اش گرامی باد.


مردی که آهنگهای شاد فارسی را با موسیقی عربی می‌خواند و با رقص بندری خود می‌لرزید و می‌لرزاند و با دستمالش هیجان می‌آفرید، رفت.
نسلی که با نگاه عاشق می‌شد و با آه زندگی می‌کرد، اندوه خود را در لحن محزون او می‌شنید.
آغاسی که به اندازه‌ی روستا ساده بود تا امتداد جاده عاشقانه خواند. او آنقدر ماند که شلاق این رژیم را مزه کرد اما حیف آنقدر نماند تا شلاق تاریخ را بر گرده‌ی آن ببیند.
یاد و خاطره‌اش گرامی باد.


وبلاگ «صندوق‌خونه» را بهار با امضاء سرخاب در آدرس:
http://sandogh.blogspot.comمی‌نویسد او که گاهی خود را ساقی هم می‌نامد در یکی از پستها که به مناسبت فرا رسیدن عید نوشته خودش را اینگونه معرفی می‌کند:
همين الان متوجه شدم که خود عيدم!
اسمم که بهار است، متولد ۵ فروردين، معروف به سرخاب و ساقي؛ دو سين هفت سين!
اگر جوانه هم مي‌زدم ديگر تمام بود!!
و من فکر می‌کنم این دختر جوان بیست و چهارساله استعداد فراوانی در جوانه زدن دارد. او که در نواختن پیانو و سنتور استاد است از قلمی توانا و روحیه‌ای بسیار انسانی برخوردار است. در وبلاگ او زندگی به معنا و مفهوم واقعی جریان دارد و شما شور و شوق را حس خواهید کرد. بهار که وبلاگی انگلیسی هم دارد در وبلاگش بسیار صمیمی و راحت است . برای آنکه توانایی قلم او را ببینید به نوشته زیر که از طنزی قوی برخوردار است توجه کنید: بقیه در شهرگان


در مطلبی تحت عنوان «تأملی بر تاریخ» که در شهروند ونکوور و سایت شهرگان و اینک در سایت شمس نیوز منتشر شده شخصی ادعا کرده که من به قوم ترک و یکی از رهبرانشان توهین کرده‌ام. در ابتدای مطلب، ایشان به نوشته‌ای از فردی دیگر اشاره می‌کند که اگر درست نقل کرده باشد، از قول من نسبت به سایت تریبون و وابستگی آن چیزهایی نوشته‌اند. تأملی بر «تأملی بر تاریخ» را پس از توضیحات زیر به عهده‌ی خوانندگان می‌گذارم:
با توجه به گسترش روز‌افزون وبلاگ و وبلاگنویسی در میان ایرانیان به پیشنهاد سردبیر محترم شهروند بی سی نوشتن «نگاهی به وبلاگها» را به عهده و تصمیم گرفتم صرفنظر از طرز تفکر بلاگرها، وبلاگها را برای نشان دادن تنوع و گوناگونی دیدگاهها معرفی کنم. در یکی از همین نگاهها، پستهایی از وبلاگی انتخاب و ارائه شد که نویسنده‌ی «تأملی بر تاریخ» بدون اشاره به آن مفید‌تر دیده یقه مرا بگیرد. به خاطر پرهیز از همین گونه سوء تفاهم‌ها یکی دوبار یادآوری کرده‌ام که مسئول نوشته‌های هر وبلاگ نویسندگان آنها هستند و معرفی آنها به معنی همفکری و تأیید آنها نیست. اگر در «تأملی بر تاریخ» نویسنده‌اش به وبلاگ مذکور اشاره می‌کرد و می‌نوشت از معرفی چنین وبلاگی و انتخاب چنان پستی عصبانی شده و معرف را مجرم می‌پندارد صادقانه‌تر و قابل قبولتر بود. خوانندگان می‌توانند «نگاهی به وبلاگ مجید زهری» را که نویسنده‌ی «تأملی برتاریخ» به صورت غیر حرفه‌ای بدون اشاره به آن مرا دشمن و توهین کننده قومی معرفی کرده در این آدرس بخوانند. لازم می‌دانم برای رفع هر نوع شبهه و سوء استفاده به صورت بسیار روشن یک بار دیگر اعلام کنم که به نظر من همه‌ی اقوام نه تنها حق دارند که سخنگوی خود باشند بلکه از حق تعیین سرنوشت خود نیز برخوردارند. مضاف بر آن من به رهبران جنبشهای ملی و قومی که برای احقاق حقوق مردم خود مبارزه می‌کنند و کرده‌اند احترام می‌گذارم که پیشه‌وری یکی از آنهاست. هر چند که تمام رهبران ضعفها و قوتهایی دارند و من هیچکدام را تابو نمی‌کنم و صحبت کردن در مورد آنها را گناه کبیره نمی‌دانم. به این امید که بدانیم برای ثابت کردن حق خود احتیاجی به تضییع حقوق دیگران نیست.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!