استندآپ کمدی ابراهیم نبوی در سالنی چهارصد و نود نفره در وست ونکوور اجرا شد. گرچه سالن پر نبود اما کمتر از چهارصد نفر هم نبودند. برنامه در دوقسمت با یک آنتراک بیست دقیقهای اجرا شد. ده دقیقه آخر روح آیتالله حسنی به سئوالات حضار پاسخ گفت. به نظر من برنامهی بسیار موفقی بود.
برای من فرصتی بود تا قشر جوانی را که اخیراً به ونکوور آمدهاند و اکثریت سالن را تشکیل میداد ببینم.
من با این صحبت کوتاه طنز نویس میهمان شهرمان را به روی صحنه دعوت کردم:
درود بر شما خانمها و آقایان
تلفنهای دستی امروز جزوی و عضوی از ما شدن. با اینکه از من خواستن، جرأت نمیکنم ازتون بخوام این عضوتونو خاموش کنین. حالا که در صد سال گذشته لرزیدن در ما نهادینه شده برای اینکه یک کار سیاسی کرده باشیم لطفاً موبایلاتونو روی حالت لرزش بگذارید.
دوستانی که بچههای خودشونو آوردن تا با طنز آشنا بشن باید بدونن که کودکان در مقابل خندههای ما گریه میکنن، نگران نشید.
از زمان کمبوجیه رسم بوده که در آغاز جلسات کسی به حضار خوش آمد بگه و میهمونو با احترام به روی سن دعوت کنه. تا حالا چون نوبت به بلوچها نرسیده بود امروز این مهمو به عهدهی من گذاشتن و منم به شما بسیار بسیار خوش آمد میگم.
ابراهیم نبوی رو همه تون میشناسین، اگر هم تا این هفته تک و توکی بی خبر بودید سر مقالهی مفصل هادی ابراهیمی در شهروند این هفته چنان کامل بود که خود نبوی هم موقع خوندن چند بار گفت: عجب! عجب!
ابراهیم نبوی در ایران به دنیا اومد ولی قبل از آنکه به مرگ طبیعی کشته بشه از ایران خارج شد.
با اینکه حالا چندین ساله تو خارجه تونسته از دست اپوزسیون هم جان سالم بدر ببره (البته تا حالا)
شایعات زیادی دور و برش هست از جمله اینکه او با هادی خرسندی در لندن تو یه رستوران چلوکباب خوردن! در حالیکه واقعاً اونا این کارو تو آلمان کردن.
نبوی در جوانی انقلابی بود اما به یکباره با به دست گرفتن قلم توی دهان انقلاب زد و خودش با انتشار دهها کتاب و هزاران مطلب و مقاله انقلاب تعیین کرد اما تا حالا تو نوشته هاش اثری از جملاتِ: اقتصاد مال خر است به چشم نخورده.
در خارج شایع است که او از ایران دلار فراوان آورده و در داخل باور دارند او از آمریکا دلار زیادی میگیره اما چون ادارهی خدمات اجتماعی متوجه شده که او طنزپرداز بزرگیه به او سوشیال نمیده و چون تو پیتزا دلیوری هم دست فراوون شده کار هم گیر نیاورده و ما هم که سالانه بیشتر از پنج سنت کتاب نمیخریم خرج سنگین خارج کمرش رو شکسته، برا همین او نشسته استندآپ کمدی اجرا میکنه.
خانمها، آقایان، ابراهیم نبوی