عمهجان زنگ زده صدایش از خشم میلرزد. میگوید دیدی اتوبوس پاسداران را منفجر کردند و برادران بی گناه را به شهادت رساندند.
میگویم بد شد. این دور تسلسل مرگ باید همینجا قطع شود.
با عصبانیت داد میزند: نه! نظام باید تمام اشرار را اعدام کند.
آهسته که در این شرایط حساس احساساتش جریحه دار نشود میگویم: عمهجان قربانت بروم الهی، پیشنماز که اعدام بکند پسنماز اتوبوس منفجر میکند.
صدای ممتد بوق تلفن نشان میدهد که مرغ عمهجان کماکان یکپا دارد.
عمهجان زنگ زده صدایش از خشم میلرزد. میگوید دیدی اتوبوس پاسداران را منفجر کردند و برادران بی گناه را به شهادت رساندند.
میگویم بد شد. این دور تسلسل مرگ باید همینجا قطع شود.
با عصبانیت داد میزند: نه! نظام باید تمام اشرار را اعدام کند.
آهسته که در این شرایط حساس احساساتش جریحه دار نشود میگویم: عمهجان قربانت بروم الهی، پیشنماز که اعدام بکند پسنماز اتوبوس منفجر میکند.
صدای ممتد بوق تلفن نشان میدهد که مرغ عمهجان کماکان یکپا دارد.
«ده نمکی، مخملباف، افخمی و غیره
فیلم مسعود ده نمکی فیلم مردمی جشنواره فیلم فجر شد.همه جا پر است از خبرهای مسعود ده نمکی. از آنچه برای ده نمکی رخ داده است، خوشحالم و برای او آرزوی موفقیت می کنم. من او را ده سالی است که خوب می شناسم و می دانم که پر از انگیزه و خلاقیت است. احساسی که ده نمکی دارد، مهم ترین محرک او برای تبدیل شدن به یک کارگردان بزرگ است. ده نمکی دیروز در اعتراض به داوری جشنواره بالای سن رفت. به نظر من او چند سرنوشت پیش رو دارد: سرنوشت حاتمی کیا: فیلم خوب بسازد، اما در شرایط دشوار خسته بشود.سرنوشت بهروز افخمی: فیلمسازی را خوب بلد باشد، اما موضوعی برای فیلمسازی نداشته باشد.سرنوشت مخملباف و جلیلی: راه پاریس را پیدا کند و یادش برود که فقط زمانی می تواند فیلم ایرانی بسازد که ایرانی نگاه کند. به نظر من ده نمکی باید سرش را بیندازد پائین و فقط فیلم بسازد، او اصلا نباید به بازیهای شهرت توجه کند. هر مصاحبه برای ده نمکی به معنی از دست دادن وقت ساختن فیلم بعدی است.»
این را ابراهیم نبوی در ستون طنز «روز» نوشته . اگر طنز است من حالم خراب است. اگر نیست به نظر من ابراهیم نبوی به مرخصی احتیاج دارد.
«ده نمکی، مخملباف، افخمی و غیره
فیلم مسعود ده نمکی فیلم مردمی جشنواره فیلم فجر شد.همه جا پر است از خبرهای مسعود ده نمکی. از آنچه برای ده نمکی رخ داده است، خوشحالم و برای او آرزوی موفقیت می کنم. من او را ده سالی است که خوب می شناسم و می دانم که پر از انگیزه و خلاقیت است. احساسی که ده نمکی دارد، مهم ترین محرک او برای تبدیل شدن به یک کارگردان بزرگ است. ده نمکی دیروز در اعتراض به داوری جشنواره بالای سن رفت. به نظر من او چند سرنوشت پیش رو دارد: سرنوشت حاتمی کیا: فیلم خوب بسازد، اما در شرایط دشوار خسته بشود.سرنوشت بهروز افخمی: فیلمسازی را خوب بلد باشد، اما موضوعی برای فیلمسازی نداشته باشد.سرنوشت مخملباف و جلیلی: راه پاریس را پیدا کند و یادش برود که فقط زمانی می تواند فیلم ایرانی بسازد که ایرانی نگاه کند. به نظر من ده نمکی باید سرش را بیندازد پائین و فقط فیلم بسازد، او اصلا نباید به بازیهای شهرت توجه کند. هر مصاحبه برای ده نمکی به معنی از دست دادن وقت ساختن فیلم بعدی است.»
این را ابراهیم نبوی در ستون طنز «روز» نوشته . اگر طنز است من حالم خراب است. اگر نیست به نظر من ابراهیم نبوی به مرخصی احتیاج دارد.