اوضاع آنقدر به هم ریخته است که امکان دارد حضرت رهبر هم دست به افشاگری بزند.
جناب پریزیدنت خبر دادند که در سفر اخیر به بغداد دشمن قصد ربودن و انتقال ایشان به آمریکا را داشته است. خبرها حاکیست که متأسفانه دشمن در این امر خیر موفق نمیشود.
آيتالله هاشمي شاهرودي فرمودند: مفاسد اقتصادي در كشور را خيلي در بوق و كرنا كردهاند.
وقتی آدم بدون تعصب فکر بکند میبیند این آیتالله درست میفرمایند. مشکل اینجاست که بعضی از خانمها و آقایان روحانیون را فرشته میدانند در صورتیکه آنها هم آدمند. دست بر قضا از آنجاییکه آنها توی تیم خداوند توپ میزنند شیطان بدجور قصد رفتن توی جلدشان را میکند. وقتی این شیطان رجیم جلوی خداوند ایستاد فکر میکنید آیتالله و عبا و عمامه سرش میشود؟ وسوسه میلیاردی میاندازد به جانشان. آن بنده خداها هم شب تا صبح بگویند اعوذ بالله منالشیطانالرجیم کار ساز نمیشود. شوخی نیست صحبت یکقران و دو قران و ده تومان و پول روضه نیست. از میلیارد نمیشود گذشت. حالا یک عده آمدهاند این را کردهاند توی بوق و کرنا. چه میکشند این علمای اعلام از دست مردم جاهل و نادان.
آيتالله هاشمي شاهرودي فرمودند: مفاسد اقتصادي در كشور را خيلي در بوق و كرنا كردهاند.
وقتی آدم بدون تعصب فکر بکند میبیند این آیتالله درست میفرمایند. مشکل اینجاست که بعضی از خانمها و آقایان روحانیون را فرشته میدانند در صورتیکه آنها هم آدمند. دست بر قضا از آنجاییکه آنها توی تیم خداوند توپ میزنند شیطان بدجور قصد رفتن توی جلدشان را میکند. وقتی این شیطان رجیم جلوی خداوند ایستاد فکر میکنید آیتالله و عبا و عمامه سرش میشود؟ وسوسه میلیاردی میاندازد به جانشان. آن بنده خداها هم شب تا صبح بگویند اعوذ بالله منالشیطانالرجیم کار ساز نمیشود. شوخی نیست صحبت یکقران و دو قران و ده تومان و پول روضه نیست. از میلیارد نمیشود گذشت. حالا یک عده آمدهاند این را کردهاند توی بوق و کرنا. چه میکشند این علمای اعلام از دست مردم جاهل و نادان.
دکتراحمد سیف استاد دانشگاه است و اقتصاد درس میدهد. خوشبختانه قبل از آنکه خودش گم بشود قرن گمشده را نوشت و به دست چاپ داد. پپسی کولایش تگری و گوارایش باد. این وبلاگ نویس اقتصاددان دستی در طنز دارد اما به آن دست خود بی مهر است. مطلب زیر از آندست است:
گفتم مرشد شنیدی آقای احمدی نژاد شکوه می کند، «تئوری های اقتصادی دولت تا کنون مورد نقد علمی واقع نشده است»گفت بچه مرشد حرفهایش را زیاد جدی نگیر. آن چه که وجود ندارد که نمی تواند مورد نقد علمی و یا غیرعلمی قرار بگیرد.
دکتراحمد سیف استاد دانشگاه است و اقتصاد درس میدهد. خوشبختانه قبل از آنکه خودش گم بشود قرن گمشده را نوشت و به دست چاپ داد. پپسی کولایش تگری و گوارایش باد. این وبلاگ نویس اقتصاددان دستی در طنز دارد اما به آن دست خود بی مهر است. مطلب زیر از آندست است:
گفتم مرشد شنیدی آقای احمدی نژاد شکوه می کند، «تئوری های اقتصادی دولت تا کنون مورد نقد علمی واقع نشده است»گفت بچه مرشد حرفهایش را زیاد جدی نگیر. آن چه که وجود ندارد که نمی تواند مورد نقد علمی و یا غیرعلمی قرار بگیرد.
رأی گفت: آن شنیدی که شاهنشاه هاشمی رفسنجانی نوید از فضاهای باز سیاسی داده؟
برهمن گفت: آری اما آنان که دیر صدای انقلاب مردم را شنیدند خیری از شنیدن خود ندیدند.
رأی گفت: آن شنیدی که شاهنشاه هاشمی رفسنجانی نوید از فضاهای باز سیاسی داده؟
برهمن گفت: آری اما آنان که دیر صدای انقلاب مردم را شنیدند خیری از شنیدن خود ندیدند.
خرسی که جانماز آب میکشید غزالی را مجبور کرد که خود را تسلیم او کند. غزال از فرط درماندگی به خرگوشها پناه برد. خرگوشها سر بزنگاه ریختند و طشت خرس را بر بام زدند. طرفداران روباه که همه کارهی جنگل شده بودند یقه خرگوشان بگرفتند به جرم هتک حرمت خرس.
خرسی که جانماز آب میکشید غزالی را مجبور کرد که خود را تسلیم او کند. غزال از فرط درماندگی به خرگوشها پناه برد. خرگوشها سر بزنگاه ریختند و طشت خرس را بر بام زدند. طرفداران روباه که همه کارهی جنگل شده بودند یقه خرگوشان بگرفتند به جرم هتک حرمت خرس.
پدر جان ببخشید که آن دو فرزند اعدام شدهات امروز نمیتوانند روز پدر را به تو تبریک بگویند. در مورد آن یکی فرزندت که بردندش تا برای عبرت، آویزان شدن برادرش را از جرثقیل ببیند اما به جای عبرت دچار اختلات روحی شد و معلوم نشد تصادف کرد یا خودکشی هم خیلی شرمندهام که امروز نمیتواند خدمت برسد. میمانیم ما دو برادر که سالهاست در تبعید اجباری هستیم و نمیتوانیم عطش دیدارت را سیراب کنیم. میگویند از روزی که مادر از غم همهی ما دق مرگ کرد و رفت روز و شب برایت یکی شده. حالا من ماندهام روزت را تبریک بگویم یا شبت را تسلیت.
پدر جان ببخشید که آن دو فرزند اعدام شدهات امروز نمیتوانند روز پدر را به تو تبریک بگویند. در مورد آن یکی فرزندت که بردندش تا برای عبرت، آویزان شدن برادرش را از جرثقیل ببیند اما به جای عبرت دچار اختلات روحی شد و معلوم نشد تصادف کرد یا خودکشی هم خیلی شرمندهام که امروز نمیتواند خدمت برسد. میمانیم ما دو برادر که سالهاست در تبعید اجباری هستیم و نمیتوانیم عطش دیدارت را سیراب کنیم. میگویند از روزی که مادر از غم همهی ما دق مرگ کرد و رفت روز و شب برایت یکی شده. حالا من ماندهام روزت را تبریک بگویم یا شبت را تسلیت.