Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

در ماه مبارک حضرت رهبر با شعرای متعهد( معلوم نیست تعهد به کی) ملاقات می‏فرمایند. از آنجاییکه طنزنویسان، تعهد، معهد(حداقل به نظام) سرشان نمی‏شود نامبرده با آنها ملاقات نمی‏فرمایند. البته مطالب وبلاگ من توسط سربازان گمنام به ایشان گزارش می‏شود. و


یک بار دیگر حضرت رهبر در نماز دشمن شکن جمعه تکلیف ملت اسرائیل را روشن کرده و در لفافه (که هیچم در لفافه نبود) بر ما امر فرمودند که دوستی با این ملت غلط است. ای ملت اسرائیل مرگ بر مشایی و قهر قهر تا به قیامت. تا تو باشی و نتوانی از کانال پدر خانم پسر رئیس جمهور در دلهای ما رخنه کنی. درست است که ماه رمضان ماه دوستیست اما در این ماه، ما مسلمانان با خودمان و عمه‏جانمان آشتی کرده دوست می‏شویم و ربطی به کفاری مثل شما و مشایی و غیر و ذالک ندارد.


خبرگزاري فارس: قاچاق‌ مواد مخدر از مرزهاي سيستان و بلوچستان و افزايش روز افزون عبور كاروان‌هاي مواد مخدر از افغانستان و پاكستان به اين منطقه، هويت اصيل مردم سيستان و بلوچستان را خدشه‌دار كرده است.
به عنوان یک بلوچ از اینکه خبرگزاری فارس نگران خدشه دار شدن هویت اصیل من هست خیلی خیلی خوشحال هستم اما به عنوان یک ایرانی از اینکه خبرگزاری‏ها در مملکت من به دست خبرگزاری فارس افتاده بسیار تا بسیار غمگین هستم. اگر یکی در این خبرگزاری مساحت افغانستان را می‏دانست و از آن مساحت، زمینهایی را که بمبارانهای آمریکا لم یزرع کرده و مساحت آن قسمت را که ناتو زیر چکمه‏های خود دارد از کل آنچه یک زمان اعلیحضرت امان‏الله خان از چنگ انگلیس بیرون آورد کم می‏کرد متوجه می‏شد که در ادعاهای نظام هر سال ده برابر کل زمینهای قابل کشت این کشور از کاروانهای بلوچِ سنی و وهابی تریاک کشف و منهدم و ده‏ها نفرشان اعدام می‏شوند.
یک خبرگزاری اگر کمی هم خبرگزاری بود زیاد خجالت می‏کشید که چنین بی حساب و کتاب سر را سپرده باشد.


ابراهیم مهرنهاد برادر شانزده ساله‏ی یعقوب مهرنهاد که حدود یکسالی بود زندان بود چند روز قبل معلوم نیست بعد از سحر یا قبل از افطار در جایی که کسی نمی‏داند، محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد. این نامه را برای او می‏نویسم:
پسر جان، قبول که حدود یک سالی شکنجه شدی و ترا می‏بردند که شکنجه شدن برادرت را ببینی ولی بالاخره همه چیز تمام شد و تو حکمت را گرفتی. ناراحت نباش، تا چشم بهم بزنی پنج سال تمام می‏شود. مگر همین دیروز نبود که حضرت رهبر پیاده توی خیابانهای ایرانشهر دوران تبعیدش را می‏‏گذراند؟ می‏بینی حالا چندین سال مثل برق از ولی فقیه و امیر‏المومنین شدنش گذشته. البته که من می‏دانم تو تا صد سال امکان ندارد حضرت رهبر بشوی اما فراموش نکن که کودکان زیادی مثل تو زندان شدند و حکم اعدام گرفتند. پنجسال دیگر تو تازه می‏شوی بیست و یک ساله. اول جوانی تست. می‏توانی بیایی بیرون زندگی‏ات را از همانجایی که از دستت گرفتند بکنی. تو نباید نگران باشی که به تو پنجسال داده‏اند. درست است که این ایامی که از ماه رحمت گذشت جز زحمت چیزی برایت نداشت اما شبهای قدر در پیشند. قدرشان را بدان. آنها خیراُ من الف‏الشهر هستند. یادت باشد خیلی دعا بکنی چون این نظام حکم سرش نمی‏شود. بلوچستان که سهل است اگر در قم بغل چاه جمکران هم ضد انقلابی ترقه در کند باز خطر مرگ ترا تهدید می‏کند. هیچی نباشد عجالتاً برادر تو مهر خورده که برای نظام شاخ و شانه کشیده. یکی از آن شاخهای ژنتیکی پیش تو مانده باشد هر کجای حکمت باشی فاتحه‏ات خواندنی می‏شود. از وبلاگستان و روشنفکران و اپوزسیون هم توقع نداشته باش که ترا مثل برادرت حلوا حلوا بکنند. تو همش پنجسال زندان گرفتی. این را بگذاری در حوزه علمیه صدتا طلبه برای قاضی تو دندان قروچه می‏روند. شرمنده، من باید بروم. نباید زیاد خودم را در گیر مسائل بلوچستان بکنم. من آرزو دارم طنز نویس بزرگی در سطح ایران باشم.


خبرگزاري فارس: قاچاق‌ مواد مخدر از مرزهاي سيستان و بلوچستان و افزايش روز افزون عبور كاروان‌هاي مواد مخدر از افغانستان و پاكستان به اين منطقه، هويت اصيل مردم سيستان و بلوچستان را خدشه‌دار كرده است.
به عنوان یک بلوچ از اینکه خبرگزاری فارس نگران خدشه دار شدن هویت اصیل من هست خیلی خیلی خوشحال هستم اما به عنوان یک ایرانی از اینکه خبرگزاری‏ها در مملکت من به دست خبرگزاری فارس افتاده بسیار تا بسیار غمگین هستم. اگر یکی در این خبرگزاری مساحت افغانستان را می‏دانست و از آن مساحت، زمینهایی را که بمبارانهای آمریکا لم یزرع کرده و مساحت آن قسمت را که ناتو زیر چکمه‏های خود دارد از کل آنچه یک زمان اعلیحضرت امان‏الله خان از چنگ انگلیس بیرون آورد کم می‏کرد متوجه می‏شد که در ادعاهای نظام هر سال ده برابر کل زمینهای قابل کشت این کشور از کاروانهای بلوچِ سنی و وهابی تریاک کشف و منهدم و ده‏ها نفرشان اعدام می‏شوند.
یک خبرگزاری اگر کمی هم خبرگزاری بود زیاد خجالت می‏کشید که چنین بی حساب و کتاب سر را سپرده باشد.


ابراهیم مهرنهاد برادر شانزده ساله‏ی یعقوب مهرنهاد که حدود یکسالی بود زندان بود چند روز قبل معلوم نیست بعد از سحر یا قبل از افطار در جایی که کسی نمی‏داند، محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد. این نامه را برای او می‏نویسم:
پسر جان، قبول که حدود یک سالی شکنجه شدی و ترا می‏بردند که شکنجه شدن برادرت را ببینی ولی بالاخره همه چیز تمام شد و تو حکمت را گرفتی. ناراحت نباش، تا چشم بهم بزنی پنج سال تمام می‏شود. مگر همین دیروز نبود که حضرت رهبر پیاده توی خیابانهای ایرانشهر دوران تبعیدش را می‏‏گذراند؟ می‏بینی حالا چندین سال مثل برق از ولی فقیه و امیر‏المومنین شدنش گذشته. البته که من می‏دانم تو تا صد سال امکان ندارد حضرت رهبر بشوی اما فراموش نکن که کودکان زیادی مثل تو زندان شدند و حکم اعدام گرفتند. پنجسال دیگر تو تازه می‏شوی بیست و یک ساله. اول جوانی تست. می‏توانی بیایی بیرون زندگی‏ات را از همانجایی که از دستت گرفتند بکنی. تو نباید نگران باشی که به تو پنجسال داده‏اند. درست است که این ایامی که از ماه رحمت گذشت جز زحمت چیزی برایت نداشت اما شبهای قدر در پیشند. قدرشان را بدان. آنها خیراُ من الف‏الشهر هستند. یادت باشد خیلی دعا بکنی چون این نظام حکم سرش نمی‏شود. بلوچستان که سهل است اگر در قم بغل چاه جمکران هم ضد انقلابی ترقه در کند باز خطر مرگ ترا تهدید می‏کند. هیچی نباشد عجالتاً برادر تو مهر خورده که برای نظام شاخ و شانه کشیده. یکی از آن شاخهای ژنتیکی پیش تو مانده باشد هر کجای حکمت باشی فاتحه‏ات خواندنی می‏شود. از وبلاگستان و روشنفکران و اپوزسیون هم توقع نداشته باش که ترا مثل برادرت حلوا حلوا بکنند. تو همش پنجسال زندان گرفتی. این را بگذاری در حوزه علمیه صدتا طلبه برای قاضی تو دندان قروچه می‏روند. شرمنده، من باید بروم. نباید زیاد خودم را در گیر مسائل بلوچستان بکنم. من آرزو دارم طنز نویس بزرگی در سطح ایران باشم.


مصدق لنگ ویژگی

September - 17 - 20083 COMMENTS

طرح نامگذاری خیابان دکتر مصدق در کمسیون کارشناسی کمیته نامگذاری شورای شهر تهران رأی نیاورد. گروه «کارشناسی» می‏گوید مصدق از ویژگی‏های مورد نظر کمسیون برای نامگذاری برخوردار نیست. آقای مرحوم دکتر مصدق اگر جدی جدی طالب آن است که در پایتخت، خیابانی به نامش باشد باید همان دنیا یک نک پا برود پیش خالد اسلامبولی یا بابی ساندز کمی برای خودش «ویژگی» دست و پا کند. البته اگر در این دنیا کس و کاری دارد و دسترسی به حسن نصرا‏لله دارند او هم خیلی «ویژگی» توی دست و بالش هست. اگر هم مثل زمان حیاتش هرهر می‏خندد و می‏گوید مملکت را برده‏اید خیابان هم روش. من هم حرفی ندارم.


طرح نامگذاری خیابان دکتر مصدق در کمسیون کارشناسی کمیته نامگذاری شورای شهر تهران رأی نیاورد. گروه «کارشناسی» می‏گوید مصدق از ویژگی‏های مورد نظر کمسیون برای نامگذاری برخوردار نیست. آقای مرحوم دکتر مصدق اگر جدی جدی طالب آن است که در پایتخت، خیابانی به نامش باشد باید همان دنیا یک نک پا برود پیش خالد اسلامبولی یا بابی ساندز کمی برای خودش «ویژگی» دست و پا کند. البته اگر در این دنیا کس و کاری دارد و دسترسی به حسن نصرا‏لله دارند او هم خیلی «ویژگی» توی دست و بالش هست. اگر هم مثل زمان حیاتش هرهر می‏خندد و می‏گوید مملکت را برده‏اید خیابان هم روش. من هم حرفی ندارم.


امروز آیت الله بروجردی را از زندان اوین به صدا و سیما برده‏اند. در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامه‏ها حاضر نمی‏شود پاسخهای دیکته شده را بخواند. درعوض از شکنجه شدن خود و یارانش و جدایی دین از سیاست می‏گوید، او خواستار لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد می‏شود.
شک نکنید که مولوی احمد نارویی و مولوی یوسف اسماعیل‏زهی و هفت تن رهبران بهایی‏ و باقی و باقی زندانیان مذهبی اگر بیشتر از این ایت‏الله مقاومت نکنند کمتر هم نخواهند کرد. مبارزات حقوق بشری ما را چه می‏شود؟
عذر من ادبیاتیست: طنز را چکار به اعلامیه!
عذر عمه جان مکتبی است: ذوب شده در ولایت را چکار به انصاف؟
عذر راست، سیخکی است.
عذر چب ایدئولوژیکی است.
انچه باقی می‏ماند شتر مستی است که هر بار درِ خانه‏ی یک کداممان خواهد خوابید.


امروز آیت الله بروجردی را از زندان اوین به صدا و سیما برده‏اند. در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامه‏ها حاضر نمی‏شود پاسخهای دیکته شده را بخواند. درعوض از شکنجه شدن خود و یارانش و جدایی دین از سیاست می‏گوید، او خواستار لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد می‏شود.
شک نکنید که مولوی احمد نارویی و مولوی یوسف اسماعیل‏زهی و هفت تن رهبران بهایی‏ و باقی و باقی زندانیان مذهبی اگر بیشتر از این ایت‏الله مقاومت نکنند کمتر هم نخواهند کرد. مبارزات حقوق بشری ما را چه می‏شود؟
عذر من ادبیاتیست: طنز را چکار به اعلامیه!
عذر عمه جان مکتبی است: ذوب شده در ولایت را چکار به انصاف؟
عذر راست، سیخکی است.
عذر چب ایدئولوژیکی است.
انچه باقی می‏ماند شتر مستی است که هر بار درِ خانه‏ی یک کداممان خواهد خوابید.


خاتمی گفت: جبهۀ اصلاحات باید از حالت تدافعی بیرون بیاید وحالت تهاجمی به خود بگیرد.
با این تفاصیل سید خندان متوجه شدند که لبخند، زیادبه درد این نظام نمی‏خورد و گاهی اخم کردن نه تنها ضروری بلکه واجب شرعی هم هست. بی خیال گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی. حتی اگر آن جامعه، زیر جلکی مدینة‏النبی هم باشد.


خاتمی گفت: جبهۀ اصلاحات باید از حالت تدافعی بیرون بیاید وحالت تهاجمی به خود بگیرد.
با این تفاصیل سید خندان متوجه شدند که لبخند، زیادبه درد این نظام نمی‏خورد و گاهی اخم کردن نه تنها ضروری بلکه واجب شرعی هم هست. بی خیال گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی. حتی اگر آن جامعه، زیر جلکی مدینة‏النبی هم باشد.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!