با فتواي مراجع ديني براي اولين بار در كشور، شست وشوي و تغسيل اموات در اصفهان به صورت مكانيزه انجام خواهد شد. ماشین مرده شور برقی را احتمالن صنعتگران مکتبی خودمان تولید کردهاند. کفار اگر هم ماشینی اختراع کرده باشند به درد نیازهای مردهی مسلمان نخواهد خورد. احتمالن این مرده شور برقی به این نحو کار میکند که مرحوم را از محلی که فلش نشان میدهد هول میدهند داخل بدون بسمالله گفتن. چون دستگاه خودش بسمالله را خواهد گفت. بعد با زدن دکمه زنانه یا مردانه نوع شستن را انتخاب کرده خودمان غمگین عقب رفته منتظر میمانیم. کیسه و لیف برقی کارش را میکند و واجبات و مستحبات غسل میت، اتوماتیک صورت میگیرد. وقتی قسمت غسل پایان گرفت دستگاه یک صلوات میفرستد اما بلافاصله قسمت کفن کردن آغاز میشود. در این قسمت شما باید رنگ کفن را با فشار دکمه برای ماشین تعیین کنید. ده دقیقهای بعد در قسمت انتهای ماشین روی یک ریل برقی مرده بیرون میآید. در این قسمت هر کس اوراد مخصوص خود را خودش باید بخواند. این دستگاه اولیه هست، در مدلهای تمام اتومات که در حال طراحی است احتیاج به هیچ کاری نیست شما حتی میتوانید یک فرد زنده را وارد دستگاه کرده غسل شده و کفن پیچ او را مرده دریافت کنید. صنعتی شدن ما از قبرستان هم که شروع بشود عالی است.
مدیر عامل آرامستان باغ رضوان اصفهان ( منظور همان قبرستان است-م) اطلاع داد صد عالم مشهور اصفهانی در باغ رضوان دفن هستند که كميتهاي متشكل از ده نفر از اساتيد علمي، فرهنگي و حوزوي تشكيل شده تا نحوه تجليل از ارواح علمي اين علما را مورد بررسي قرار دهند. اگر مشکل نحوهی تجلیل از ارواح مذهبی آنها بود احتمال داشت این کمیتهی ده نفره بتواند کاری بکند. ارواح علمی شوخی بردار نیست. حداقل یک سمینار بینالمللی لازم دارد.
تعجب فراوانی که دوستان از مطلب ضریح سیار کردند مرا به این شک انداخت که خیلی از آنها از امامزادههایی که در کشورمان داریم بی خبرند. در این پست به امامزادههایی که فقط در تهران هستند اشاره کرده توجه پایتخت نشینان گرامی را به این منابع خیر و برکت جلب میکنم:
بقعه متبرکه امامزاده زید(ع) پسر عموی حضرت عبدالعظیم(ع)
بقعه متبرکه امامزاده سيد ولی(ع) نوهی امام محمد تقی(ع)
بقعه متبرکه امامزاده ابراهيم(ع) نسب آن حضرت به امام حسن مجتبی(ع) میرسد.
.
.
.
چون تعداد این بزرگان از پستهای معمولی من فراتر میرود شما را برای دیدن توضیحات کامل و آدرس امامزادهها به این وبلاگ میفرستم. نایبالزیاره باشید.
سیر زیارت نشدید به این سایت هم سری بزنید.
تعجب فراوانی که دوستان از مطلب ضریح سیار کردند مرا به این شک انداخت که خیلی از آنها از امامزادههایی که در کشورمان داریم بی خبرند. در این پست به امامزادههایی که فقط در تهران هستند اشاره کرده توجه پایتخت نشینان گرامی را به این منابع خیر و برکت جلب میکنم:
بقعه متبرکه امامزاده زید(ع) پسر عموی حضرت عبدالعظیم(ع)
بقعه متبرکه امامزاده سيد ولی(ع) نوهی امام محمد تقی(ع)
بقعه متبرکه امامزاده ابراهيم(ع) نسب آن حضرت به امام حسن مجتبی(ع) میرسد.
.
.
.
چون تعداد این بزرگان از پستهای معمولی من فراتر میرود شما را برای دیدن توضیحات کامل و آدرس امامزادهها به این وبلاگ میفرستم. نایبالزیاره باشید.
سیر زیارت نشدید به این سایت هم سری بزنید.
شبکهی العالم خودمان که به زبان عربی پخشش میکنیم خبر داد که نیروهای انتظامی ده جاسوس را که از پاکستان وارد بلوچستان شده بودند دستگیر کردهاند.
به فرمودهی این شبکه، جاسوسها پانصدهزار دلار پول نقد و دوربینهای مدرن جاسوسی و نقشههایی از مناطق حساس کشور با خودشان حمل میکردند.
خوب خبر را العالم که نه ، تمام علمای جهان هم مخابره کنند ما باید عقل خودمان را به کار ببریم.
کشوری ده تا جاسوس تربیت کرده. بعد پانصد هزار دلار پول داده کف دستشان. نفری یک عدد دوربین مدرن هم انداخته گردنشان. نقشهی تاسیسات اتمی و بیت رهبری و چند مکان دیگر را هم کشیده داده دستشان. سپس آنها را سوار وانتبار کرده آورده لب مرز ایران و گفته امنتر از سیستان و بلوچستان جایی نیست، یواشکی سرتان را بیندازید پایین و بروید داخل.
من فکر میکنم با این همه استتار و احتیاط اینها دستگیر نمیشدند. احتمالن رئیس این گروه بعد از ورود به استان ما روی پیشانی خودش و دوستانش به خط فارسی نوشته ما جاسوسیم و همین امر باعث شده نیروهای امنیتی به آنها مشکوک و سپس دستگیرشان بکنند. میفرمایید چرا رئیس این جاسوسها مرتکب چنان اشتباهی شده؟ به جان بچههایم من هم مثل شما از کارهای سِرّی جاسوسها سر در نمیآورم.
بعد از پست: خبر شدم که خبر را تکذیب کردهاند. دلیلش احتمالن این است که بنا بوده فقط خبر خشک و خالی دستگیری ده جاسوس را منتشر کنند. دبیر شبکه پیازداغش را طوری زیاد کرده بود که باعث خنده بینالمللی شد. با اینکه خبر تکذیب شده. دلیلی نمیشود که آن ده نفر دستگیر شده آزاد بشوند. چهار نفر دیگر را میگیرند، دو روز دیگر خبر دستگیری چهارده نفر را در همان مرز و در همان استان با عنوانی که کمتر توجه بینالمللی را جلب کند مخابره خواهند کرد.
شبکهی العالم خودمان که به زبان عربی پخشش میکنیم خبر داد که نیروهای انتظامی ده جاسوس را که از پاکستان وارد بلوچستان شده بودند دستگیر کردهاند.
به فرمودهی این شبکه، جاسوسها پانصدهزار دلار پول نقد و دوربینهای مدرن جاسوسی و نقشههایی از مناطق حساس کشور با خودشان حمل میکردند.
خوب خبر را العالم که نه ، تمام علمای جهان هم مخابره کنند ما باید عقل خودمان را به کار ببریم.
کشوری ده تا جاسوس تربیت کرده. بعد پانصد هزار دلار پول داده کف دستشان. نفری یک عدد دوربین مدرن هم انداخته گردنشان. نقشهی تاسیسات اتمی و بیت رهبری و چند مکان دیگر را هم کشیده داده دستشان. سپس آنها را سوار وانتبار کرده آورده لب مرز ایران و گفته امنتر از سیستان و بلوچستان جایی نیست، یواشکی سرتان را بیندازید پایین و بروید داخل.
من فکر میکنم با این همه استتار و احتیاط اینها دستگیر نمیشدند. احتمالن رئیس این گروه بعد از ورود به استان ما روی پیشانی خودش و دوستانش به خط فارسی نوشته ما جاسوسیم و همین امر باعث شده نیروهای امنیتی به آنها مشکوک و سپس دستگیرشان بکنند. میفرمایید چرا رئیس این جاسوسها مرتکب چنان اشتباهی شده؟ به جان بچههایم من هم مثل شما از کارهای سِرّی جاسوسها سر در نمیآورم.
بعد از پست: خبر شدم که خبر را تکذیب کردهاند. دلیلش احتمالن این است که بنا بوده فقط خبر خشک و خالی دستگیری ده جاسوس را منتشر کنند. دبیر شبکه پیازداغش را طوری زیاد کرده بود که باعث خنده بینالمللی شد. با اینکه خبر تکذیب شده. دلیلی نمیشود که آن ده نفر دستگیر شده آزاد بشوند. چهار نفر دیگر را میگیرند، دو روز دیگر خبر دستگیری چهارده نفر را در همان مرز و در همان استان با عنوانی که کمتر توجه بینالمللی را جلب کند مخابره خواهند کرد.
سرتیپ احمدیمقدم خبر داد تا پایان سال، رزمایش بزرگ «مرزی» در استان سیستان و بلوچستان برگزار میشود. نگران نباشید. مردم این استان، «رزمایش» ندیده نیستند. غیر از این رزمایشهای اقتداری-زهرچشمی ما تا حالا «رزمایش» های ایدئولوژیکی- نظامی-اعدامی-تبعیضی-آبزیر کاهیِ زیر را از سر گذرانده و همچنان ماندهایم:
– رزمایش حجج اسلام که در ماههای محرم و رمضان به این استان میآیند.
-رزمایش نیروهایی که کلاه خود را کج میگذارند و هر کس را که چپ نگاه کند لقمهی چپ خود میکنند.
-رزمایش حجةالاسلام نکونام که زیاد کشت و کم نتیجه گرفت و به مجلس منتقل شد.
-رزمایش دکتر دهمرده و شرکاء. خودش چون دکتر بود دو شتر برای خدا قربانی کرد که منتقلش کنند کرمان. شرکای بی مدرکش ماندهاند و مردم را قربانی میکنند و مدرکی بر جا نمیگذارند.
-رزمایش حجةالاسلام سلیمانی که کماکان با پنبه سر میبرد و با لبخند دل میبرد.
-رزمایش مختلط سپاه، بسیج، اطلاعات، سربازان گمنام و لباس شخصیها که از ما دل نمیکنند و از اول انقلاب کنار ما زندگی میکنند و زندگی را از ما میستانند.
ما مردم این استان میدانیم شما هم سعی کنید بدانید که وقتی یک نظام پاهایش را کرد در یک نعلین که یک رزمایش «مرزی» برگزار کند نمیشود که برود آن را در خمین برگزار کند. برای اجرایش، حداقل باید برود لبِ یک «مرز». در ایران مگر مرزی غیر از همین سیستان و بلوچستان هست؟
پدر و مادر دخترک برای تکمیل زبان انگلیسی به کالجی میروند که در مسیر ماست. یک هفتهای است که ماشیناشان خراب است. دخترک را که بر میدارم آنها را هم سر راه جلوی کالج میرسانم. بلا استثناء هر روز که پدر و مادرش پیاده میشوند و خداحافظی میکنند دخترک صدایشان میزند ومیگوید شیر کاکائو بخرین.
امروز هم تکرار شد. راه که افتادیم گفتم: خانمِ خوب، تو غیر از اینکه بگی شیر کاکائو بخرن حرف دیگهای بلد نیستی؟ مثلاً بگی دوستتون دارم. خدافظ بابا ، مامان. زودی برگردین…
با ناراحتی حرفمو قطع کرد و گفت: بلدم. اونا رو که بگم گریههام میان بیرون.
سرتیپ احمدیمقدم خبر داد تا پایان سال، رزمایش بزرگ «مرزی» در استان سیستان و بلوچستان برگزار میشود. نگران نباشید. مردم این استان، «رزمایش» ندیده نیستند. غیر از این رزمایشهای اقتداری-زهرچشمی ما تا حالا «رزمایش» های ایدئولوژیکی- نظامی-اعدامی-تبعیضی-آبزیر کاهیِ زیر را از سر گذرانده و همچنان ماندهایم:
– رزمایش حجج اسلام که در ماههای محرم و رمضان به این استان میآیند.
-رزمایش نیروهایی که کلاه خود را کج میگذارند و هر کس را که چپ نگاه کند لقمهی چپ خود میکنند.
-رزمایش حجةالاسلام نکونام که زیاد کشت و کم نتیجه گرفت و به مجلس منتقل شد.
-رزمایش دکتر دهمرده و شرکاء. خودش چون دکتر بود دو شتر برای خدا قربانی کرد که منتقلش کنند کرمان. شرکای بی مدرکش ماندهاند و مردم را قربانی میکنند و مدرکی بر جا نمیگذارند.
-رزمایش حجةالاسلام سلیمانی که کماکان با پنبه سر میبرد و با لبخند دل میبرد.
-رزمایش مختلط سپاه، بسیج، اطلاعات، سربازان گمنام و لباس شخصیها که از ما دل نمیکنند و از اول انقلاب کنار ما زندگی میکنند و زندگی را از ما میستانند.
ما مردم این استان میدانیم شما هم سعی کنید بدانید که وقتی یک نظام پاهایش را کرد در یک نعلین که یک رزمایش «مرزی» برگزار کند نمیشود که برود آن را در خمین برگزار کند. برای اجرایش، حداقل باید برود لبِ یک «مرز». در ایران مگر مرزی غیر از همین سیستان و بلوچستان هست؟
پدر و مادر دخترک برای تکمیل زبان انگلیسی به کالجی میروند که در مسیر ماست. یک هفتهای است که ماشیناشان خراب است. دخترک را که بر میدارم آنها را هم سر راه جلوی کالج میرسانم. بلا استثناء هر روز که پدر و مادرش پیاده میشوند و خداحافظی میکنند دخترک صدایشان میزند ومیگوید شیر کاکائو بخرین.
امروز هم تکرار شد. راه که افتادیم گفتم: خانمِ خوب، تو غیر از اینکه بگی شیر کاکائو بخرن حرف دیگهای بلد نیستی؟ مثلاً بگی دوستتون دارم. خدافظ بابا ، مامان. زودی برگردین…
با ناراحتی حرفمو قطع کرد و گفت: بلدم. اونا رو که بگم گریههام میان بیرون.
خاک بر آن سر کهناتان بکنند حالا پا توی کفش امامزادهها میکنید؟ به کهنسالیاتان مینازید و با اعتقادات مردم در افتادهاید؟ میخواهید جای امامزاده عبداللهابنعلیابنقاسمابنزیدابنامام حسنمجتبی(ع) را بگیرید؟ بدبختها. بیچارهها ما ضریح آن بزرگوار را درست میکنیم میگذاریم پشت تریلی میچرخانیم توی خیابان. شما بروید ریشه توی همان خاک داشته باشید و بمیرید. پارچههای کهنهای که به شما میبندند کجا و این پارچههای سبز سیدی کجا؟ پیرهای فرتوت خشکیده شما سوراخ دارید که مردم خیرات و نذورات بریزند داخلاتان؟ حق همین امامزادههای بزرگوار شما را گرفت. اره کردن کمتان است، باید شما را از ریشه بکنند. خرافات راه میاندازید و با اعتقادات مردم در میافتید؟
در ضمن از کلیه خوانندگان وبلاگ در خواست میشود با کلیک کردن روی عکس، عکس بزرگتر ضریح سیار را در دسترس داشته باشند و یک زیارت در هر جای دنیا هستند میهمان من باشند. به جای پارچه سبز با ماژیک سبز از روی مانیتور دخیل ببندید. آقام بزرگوار است میپذیرد. (لعن به درختان کهنسال یادتان نرود). تقبلالله منا و منکم.
توضیح: عکس از این وبلاگ و از طریق لینک « بالاترین» دیده شد. برای سلامتی آن وبلاگ و تداوم بالاترین هم یک صلوات با صدای بلند بفرستید.
بعد از چند روز:
دوستان عزیز این شهاب نیوز مچ مرا گرفت. مجبورم حرفم را پس بگیرم: این ضریح سیار امامزاده نیست. خود ضریح است. آنرا ساختهاند و دارند حملش میکنند ببرندش چون امامزاده منتظر است. سرعت ماشین را خودتان در عکس حدس بزنید. آن پارچههای سبزی که به ضریح بسته شده جزو طرح اولیه بوده کسی توی مسیر اونا رو نبسته. اصلاً ماشین توقف نکرده همینطوری که تو عکس میبینید از کارخونه بکوب داره میره فارسیجان. آن خانمی هم که دارد پارچه گره میزند همینطوری در مسیر دارد طرح را تکمیل میکند. پارچههای سبز دست آن آقا؟ اونا چیزه، چیزه دیگه، اسمشو بگیر… اهان اونا سبزیه. چرا اون تابلویِ تابلو رو زدن که نوشته ضریح مال چه کسیه؟ اونو به این خاطر زدن که تو مسیر ملت فکر نکنن بارش هندوونه است. اصلاً توی مملکت ما خرافات؟ سوئ استفاده از عقاید مردم؟ استغفرالله. یک نمونه نشون بدین تا مقامات برخورد کنن.
ماجرای «امامزاده سیار» در شهرستان اراک چه بود؟!
خاک بر آن سر کهناتان بکنند حالا پا توی کفش امامزادهها میکنید؟ به کهنسالیاتان مینازید و با اعتقادات مردم در افتادهاید؟ میخواهید جای امامزاده عبداللهابنعلیابنقاسمابنزیدابنامام حسنمجتبی(ع) را بگیرید؟ بدبختها. بیچارهها ما ضریح آن بزرگوار را درست میکنیم میگذاریم پشت تریلی میچرخانیم توی خیابان. شما بروید ریشه توی همان خاک داشته باشید و بمیرید. پارچههای کهنهای که به شما میبندند کجا و این پارچههای سبز سیدی کجا؟ پیرهای فرتوت خشکیده شما سوراخ دارید که مردم خیرات و نذورات بریزند داخلاتان؟ حق همین امامزادههای بزرگوار شما را گرفت. اره کردن کمتان است، باید شما را از ریشه بکنند. خرافات راه میاندازید و با اعتقادات مردم در میافتید؟
در ضمن از کلیه خوانندگان وبلاگ در خواست میشود با کلیک کردن روی عکس، عکس بزرگتر ضریح سیار را در دسترس داشته باشند و یک زیارت در هر جای دنیا هستند میهمان من باشند. به جای پارچه سبز با ماژیک سبز از روی مانیتور دخیل ببندید. آقام بزرگوار است میپذیرد. (لعن به درختان کهنسال یادتان نرود). تقبلالله منا و منکم.
توضیح: عکس از این وبلاگ و از طریق لینک « بالاترین» دیده شد. برای سلامتی آن وبلاگ و تداوم بالاترین هم یک صلوات با صدای بلند بفرستید.
بعد از چند روز:
دوستان عزیز این شهاب نیوز مچ مرا گرفت. مجبورم حرفم را پس بگیرم: این ضریح سیار امامزاده نیست. خود ضریح است. آنرا ساختهاند و دارند حملش میکنند ببرندش چون امامزاده منتظر است. سرعت ماشین را خودتان در عکس حدس بزنید. آن پارچههای سبزی که به ضریح بسته شده جزو طرح اولیه بوده کسی توی مسیر اونا رو نبسته. اصلاً ماشین توقف نکرده همینطوری که تو عکس میبینید از کارخونه بکوب داره میره فارسیجان. آن خانمی هم که دارد پارچه گره میزند همینطوری در مسیر دارد طرح را تکمیل میکند. پارچههای سبز دست آن آقا؟ اونا چیزه، چیزه دیگه، اسمشو بگیر… اهان اونا سبزیه. چرا اون تابلویِ تابلو رو زدن که نوشته ضریح مال چه کسیه؟ اونو به این خاطر زدن که تو مسیر ملت فکر نکنن بارش هندوونه است. اصلاً توی مملکت ما خرافات؟ سوئ استفاده از عقاید مردم؟ استغفرالله. یک نمونه نشون بدین تا مقامات برخورد کنن.
ماجرای «امامزاده سیار» در شهرستان اراک چه بود؟!