برای دومین بار که اسپری را زیر زبانم زدم و دردِ سینه تسکین پیدا نکرد به حرف دکتر، سومین را در راه بیمارستان زیر زبانم اسپری کردم. به محض رسیدن چنانم قاپیدند در هوا و درازم کردند به زمین که آهسته اشهدم را خواندم.
اکسیژن بود و استیکرهایی که به سختی به سینهی پر پشمم میچسبید. درد که از توان خارج شد تزریق پیاپی مرفین هم به میدان آمد. چشمهایم از رمق افتاده بود اما آنقدر بی احساس نبودم که لبخند پرستارهای زیبا را نبینم و جان تازه نکنم.
خلاصه که بکنم چهار شب ماندم و به مراتب سختتر و دردناکتر از بار اول گذراندم. کار به آنژیو دوباره کشید و بار دیگر حمد مرخدای را عز وجل نفسی در سینه جاری و به دعاگویی مشغولم.
من گروهبانزادهام. با نان جوین و این شیادانِ دین نمیسازم. سالم که باشم منم و شما و همین وبلاگ و همان روال. یقهی خود امام و ولی فقیه.
سپاس بیکران به علم که رگهای بسته را باز میکند و به شما که با محبت خود میل به زیستن را زیاد.
برای دومین بار که اسپری را زیر زبانم زدم و دردِ سینه تسکین پیدا نکرد به حرف دکتر، سومین را در راه بیمارستان زیر زبانم اسپری کردم. به محض رسیدن چنانم قاپیدند در هوا و درازم کردند به زمین که آهسته اشهدم را خواندم.
اکسیژن بود و استیکرهایی که به سختی به سینهی پر پشمم میچسبید. درد که از توان خارج شد تزریق پیاپی مرفین هم به میدان آمد. چشمهایم از رمق افتاده بود اما آنقدر بی احساس نبودم که لبخند پرستارهای زیبا را نبینم و جان تازه نکنم.
خلاصه که بکنم چهار شب ماندم و به مراتب سختتر و دردناکتر از بار اول گذراندم. کار به آنژیو دوباره کشید و بار دیگر حمد مرخدای را عز وجل نفسی در سینه جاری و به دعاگویی مشغولم.
من گروهبانزادهام. با نان جوین و این شیادانِ دین نمیسازم. سالم که باشم منم و شما و همین وبلاگ و همان روال. یقهی خود امام و ولی فقیه.
سپاس بیکران به علم که رگهای بسته را باز میکند و به شما که با محبت خود میل به زیستن را زیاد.
یکی دو تابوت خالی را بردهاند که به جای شهید دفن کنند در دانشگاه. دانشجویان معترض شدهاند. با چاقو و پنجه بکس افتادهاند به جانشان آنقدر زخمی به جا گذاشتهاند که احتمالاً از میانشان چند تابوت پر خواهد شد.
از عمهجان میپرسم چرا آنها را در مساجد دفن نمیکنند، میگوید:
با مسجد که مشکلی نداریم. دانشگاه باید بداند انا لله و انا الیه راجعون.
عکسها و فیلمهای مربوطه را در این لینک ببینید.
یکی دو تابوت خالی را بردهاند که به جای شهید دفن کنند در دانشگاه. دانشجویان معترض شدهاند. با چاقو و پنجه بکس افتادهاند به جانشان آنقدر زخمی به جا گذاشتهاند که احتمالاً از میانشان چند تابوت پر خواهد شد.
از عمهجان میپرسم چرا آنها را در مساجد دفن نمیکنند، میگوید:
با مسجد که مشکلی نداریم. دانشگاه باید بداند انا لله و انا الیه راجعون.
عکسها و فیلمهای مربوطه را در این لینک ببینید.
بعد از سی سال جمهوری اسلامی بالاخره موفق شد جرم سیاسی را تعریف کند. بر اساس این تعریف خانمها و آقایونی که تا کنون بازداشت، شکنجه و اعدام نشدهاند به زودی دستگیر، شکنجه و اعدام خواهند شد.
بعد از سی سال جمهوری اسلامی بالاخره موفق شد جرم سیاسی را تعریف کند. بر اساس این تعریف خانمها و آقایونی که تا کنون بازداشت، شکنجه و اعدام نشدهاند به زودی دستگیر، شکنجه و اعدام خواهند شد.
در جایی دیده بودم که این شیخ بزرگوار مرحوم شدهاند اما انگار بزرگان نمیمیرند هرگز. در آستانهی سی سالگی انقلاب و هفته وحدت به فرمایشات ایشان توجه بفرمایید. از آندسته از دوستان انقلابیای که فکر کردهاند بنده با گوساله خواندن انقلاب توهینی روا داشتهام (واز گوساله محترم) عذر خواهی میکنم.
حکم اعدام وحبس 22 سال براي تعدادي مدرس ديني در بلوچستان
احکام سنگین زندان ، تبعید و شلاق برای ۲۱ نفر از ترکهای سنی آذربایجان غربی