Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for the ‘فارسی’ Category

توپ در زمین ماست

Posted by balouch On February - 23 - 2005
بوش خبر داد که توپ در زمین ایران است. در ایران هم بستگی دارد توپ گیر چه کسی بیفتد.
اگر افتاده باشد دست حضرت رهبر پاسش می دهد به قوه ی قضائیه، آیت الله شاهرودی دریپ کرده نکرده می گذاردش در اختیار مرتضوی، مرتضوی هم بدون فوت وقت با جسم سخت چنان می کوبد به توپ که منفجر شود، بعد عده ای را به جرم انفجار دستگیر می کند.
اگر گیر خاتمی بیفتد عینک دودی معروفش را می زند می رود جلوی خبرنگاران مفصل راجع به نقش توپ در مدیتة النبی صحبت می کند سپس فهرست وار دلایلش را که چرا از توپ هم طلبکار است بر خواهد شمرد.
بیفتد دست مجلس رئیس مجلس شورت خشت مالی اش را پوشیده با آن گل کوچک بازی می کند.
بیفتد دست علی لاریجانی سیمای توپ را چنان تغییر می دهد که همه فکر کنند «خربوزه» هست.
گیر ولایتی افتاد یک آمپول می زند، پنجرش می کند می گذاردش توی کیف سامسونتش و خونسرد به بحث سیاسی ادامه می دهد.
بیفتد دست معین درجا استعفا می دهد.
بیفتد دست آیت الله منتظری آنرا شوت می کند توی دروازه ی خودش. بعد یک فتوا در همین زمینه (یا هر زمینه ای که شما بخواهید) صادر می کند
بیفتد دست روحانی با آن چپ و راست عکس یادگاری می گیرد.
افتاد دست هاشمی رفسنجانی برای آمریکاییها پیغام می دهد با هم ملاقات کنند تا توپ را به آنها پس بدهد. پیش شرط هایی هم دارد که به خودشان می گوید.


توپ در زمین ماست

Posted by balouch On February - 23 - 2005
بوش خبر داد که توپ در زمین ایران است. در ایران هم بستگی دارد توپ گیر چه کسی بیفتد.
اگر افتاده باشد دست حضرت رهبر پاسش می دهد به قوه ی قضائیه، آیت الله شاهرودی دریپ کرده نکرده می گذاردش در اختیار مرتضوی، مرتضوی هم بدون فوت وقت با جسم سخت چنان می کوبد به توپ که منفجر شود، بعد عده ای را به جرم انفجار دستگیر می کند.
اگر گیر خاتمی بیفتد عینک دودی معروفش را می زند می رود جلوی خبرنگاران مفصل راجع به نقش توپ در مدیتة النبی صحبت می کند سپس فهرست وار دلایلش را که چرا از توپ هم طلبکار است بر خواهد شمرد.
بیفتد دست مجلس رئیس مجلس شورت خشت مالی اش را پوشیده با آن گل کوچک بازی می کند.
بیفتد دست علی لاریجانی سیمای توپ را چنان تغییر می دهد که همه فکر کنند «خربوزه» هست.
گیر ولایتی افتاد یک آمپول می زند، پنجرش می کند می گذاردش توی کیف سامسونتش و خونسرد به بحث سیاسی ادامه می دهد.
بیفتد دست معین درجا استعفا می دهد.
بیفتد دست آیت الله منتظری آنرا شوت می کند توی دروازه ی خودش. بعد یک فتوا در همین زمینه (یا هر زمینه ای که شما بخواهید) صادر می کند
بیفتد دست روحانی با آن چپ و راست عکس یادگاری می گیرد.
افتاد دست هاشمی رفسنجانی برای آمریکاییها پیغام می دهد با هم ملاقات کنند تا توپ را به آنها پس بدهد. پیش شرط هایی هم دارد که به خودشان می گوید.


زلزله زرند

Posted by balouch On February - 22 - 2005
جلوی زلزله را نمی شود گرفت اما می شود تلفاتش را به حداقل رساند. مناطق زلزله خیز ما مشخصند اما مسئولین ما نامشخصند. اگر زلزله زرند چند روز مانده به عید اتفاق می افتاد آیات عظام در کنسل کردن نوروز لحظه ای درنگ نمی کردند اما کسی محرم را به خاطر مرگ مردم زرند تعطیل نخواهد کرد. حالا که این اتفاق افتاد کاش در محرم نمی افتاد. حکومتی که در این عصر در نشریاتش خبر از درختی کهنسال است که در عاشورا خون گریه می کند! بعید است اگر فردا این زلزله را به گردن «کم سینه زنی» مردم زرند نیندازد.


زلزله زرند

Posted by balouch On February - 22 - 2005
جلوی زلزله را نمی شود گرفت اما می شود تلفاتش را به حداقل رساند. مناطق زلزله خیز ما مشخصند اما مسئولین ما نامشخصند. اگر زلزله زرند چند روز مانده به عید اتفاق می افتاد آیات عظام در کنسل کردن نوروز لحظه ای درنگ نمی کردند اما کسی محرم را به خاطر مرگ مردم زرند تعطیل نخواهد کرد. حالا که این اتفاق افتاد کاش در محرم نمی افتاد. حکومتی که در این عصر در نشریاتش خبر از درختی کهنسال است که در عاشورا خون گریه می کند! بعید است اگر فردا این زلزله را به گردن «کم سینه زنی» مردم زرند نیندازد.


آرش و مجتبی

Posted by balouch On February - 21 - 2005
آهای دنیا!
راه نظام راهی پر سنگ است.
شب و روزش سر و کارمان با دندان و چنگ است.
وبلاگ نویسی مثل رفتن به میدان جنگ است.
مشکلاتش کوچک و بزرک و رنگ وارنگ است.
جهنمی است که فرض کنید چو سلولی تنگ است.
توپ و تشر در آن از حرفهای قشنگ است.
باور کنید!
یاران ما،
آرش و مجتبی حقشان آزادی بیدرنگ است.


آرش و مجتبی

Posted by balouch On February - 21 - 2005
آهای دنیا!
راه نظام راهی پر سنگ است.
شب و روزش سر و کارمان با دندان و چنگ است.
وبلاگ نویسی مثل رفتن به میدان جنگ است.
مشکلاتش کوچک و بزرک و رنگ وارنگ است.
جهنمی است که فرض کنید چو سلولی تنگ است.
توپ و تشر در آن از حرفهای قشنگ است.
باور کنید!
یاران ما،
آرش و مجتبی حقشان آزادی بیدرنگ است.


تابو ها را چگونه می شود شکست؟

Posted by balouch On February - 21 - 2005
برخی فکر می کنند برای شکستن تابوها باید از تبر استفاده کرد. در صورتی که تابو ها در طول تاریخ پدر صاحب تبر را در آورده اند و خودشان آخ نگفته اند.برخی دیگر فکر می کنند برای شکستن تابوها باید از پر استفاده کرد. در صورتی که تابوها در عرض تاریخ هر چه بال و پر بوده گرفته اند و خم به ابرو نیاورده اند.طول و عرض تاریخ نشان می دهد که چه با پر چه با تبر وقتی به جان یک تابو بیفتید نه تنها تابو نمی شکند بلکه دسته ای لج کرده با تیر و تفنگ دور تابو جمع می شوند تا محافظتش کنند لذا، تبری ها باید کمی پَری تر و پریها باید کمی تبری تر بشوند و عوض تابو بیفتند به جان کسانی که با آن تابو نان می خورند.


تابو ها را چگونه می شود شکست؟

Posted by balouch On February - 20 - 2005
برخی فکر می کنند برای شکستن تابوها باید از تبر استفاده کرد. در صورتی که تابو ها در طول تاریخ پدر صاحب تبر را در آورده اند و خودشان آخ نگفته اند.برخی دیگر فکر می کنند برای شکستن تابوها باید از پر استفاده کرد. در صورتی که تابوها در عرض تاریخ هر چه بال و پر بوده گرفته اند و خم به ابرو نیاورده اند.طول و عرض تاریخ نشان می دهد که چه با پر چه با تبر وقتی به جان یک تابو بیفتید نه تنها تابو نمی شکند بلکه دسته ای لج کرده با تیر و تفنگ دور تابو جمع می شوند تا محافظتش کنند لذا، تبری ها باید کمی پَری تر و پریها باید کمی تبری تر بشوند و عوض تابو بیفتند به جان کسانی که با آن تابو نان می خورند.


سوگواری

Posted by balouch On February - 19 - 2005
یزید ابن معاویه رهبر رژیم اسلامیِ زمان خود بود. در آن رژیم هم آیات عظام و علمای گرام عمامه اندر عمامه حضور داشتند. رهبر حکم حکومتی می داد و هاشمی شاهرودی و مرتضوی و سرداران سپاهِ ریز و درشتش اجرا می کردند. رهبر مستضعفان جهان و خلیفه ی مسلمین آن زمان، با استفاده از فتوا، به یک لباس شخصی انگیزه داد تا مخالفِ دگراندیشِ او را بکشد. بعد کمیته ی حقیقت یاب تشکیل داد و پیام تسلیت فرستاد و سوگواری را غلیظ کرد. هزار و چهارصد سال گذشته. در، هنوز بر همان پاشنه می چرخد:
جا دارد سوگوار باشیم.


سوگواری

Posted by balouch On February - 19 - 2005
یزید ابن معاویه رهبر رژیم اسلامیِ زمان خود بود. در آن رژیم هم آیات عظام و علمای گرام عمامه اندر عمامه حضور داشتند. رهبر حکم حکومتی می داد و هاشمی شاهرودی و مرتضوی و سرداران سپاهِ ریز و درشتش اجرا می کردند. رهبر مستضعفان جهان و خلیفه ی مسلمین آن زمان، با استفاده از فتوا، به یک لباس شخصی انگیزه داد تا مخالفِ دگراندیشِ او را بکشد. بعد کمیته ی حقیقت یاب تشکیل داد و پیام تسلیت فرستاد و سوگواری را غلیظ کرد. هزار و چهارصد سال گذشته. در، هنوز بر همان پاشنه می چرخد:
جا دارد سوگوار باشیم.


علت نگرانی

Posted by balouch On February - 19 - 2005
خری خواب دید که سلطان جنگل شده، پس طویله ی خود به سبک شیر آراست و به عرعر خود چرخشی «غُرشگون» بداد.
خرگوشی را دگران پرسیدند بهر چه تو نگرانی؟ گفت:
این خر شیر است و آن شیر خر، ترسم بازی این دو چو از حد بگذرد خرتوخر و شیردرشیر شود.


علت نگرانی

Posted by balouch On February - 19 - 2005
خری خواب دید که سلطان جنگل شده، پس طویله ی خود به سبک شیر آراست و به عرعر خود چرخشی «غُرشگون» بداد.
خرگوشی را دگران پرسیدند بهر چه تو نگرانی؟ گفت:
این خر شیر است و آن شیر خر، ترسم بازی این دو چو از حد بگذرد خرتوخر و شیردرشیر شود.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!