رژیم هر سال با فتوا و روایت به جنگ چهارشنبه سوری می رفت اما متوجه شد نسل جدید تره برای ترهات خورد نمی کند. امسال شمشیر را داده دست دادستان تهران و فرمانده نظامی. قرار دادن دو آتش افروز مکتبی در مقابل آتشی باستانی کاری بیهوده تر از کارهای قبل است. آتشی را که ملت برفروزد گر حضرت خود «اوشان» فوت کند ریشش بسوزد.
Archive for the ‘فارسی’ Category
چهارشنبه سوری
On March - 15 - 2005
رژیم هر سال با فتوا و روایت به جنگ چهارشنبه سوری می رفت اما متوجه شد نسل جدید تره برای ترهات خورد نمی کند. امسال شمشیر را داده دست دادستان تهران و فرمانده نظامی. قرار دادن دو آتش افروز مکتبی در مقابل آتشی باستانی کاری بیهوده تر از کارهای قبل است. آتشی را که ملت برفروزد گر حضرت خود «اوشان» فوت کند ریشش بسوزد.
مجلس و خبرنگاران عشوه گر
On March - 14 - 2005
سید جلال نماینده ی مجلس اسلامی مدعی است یکی دو نفرازخبرنگاران خانم درمجلس با وضعیتی که خارج ازشأن یک زن مسلمان است با عشوه و طنازی با نمایندگان مجلس هفتم صحبت می کنند. من و شما که آنجا نبوده ایم باید مجسم کنیم که چه اتفاقی افتاده:
احتمالاً یکی دو خبرنگار خانم روسری و مقنعه و چادر و مانتو را انداخته اند بیرون. یک رُژ پرژدُلانک زده، یک برق لب هم کشیده اند رویش موها را داده اند مثل خدا بیامرز لوسی پراد لایه لایه طبق کرده اند روی سرشان. یک کیف بنفش با یک پیراهن قرمز خال خالِ بی آستینِ کوتاه دامنِ یقه باز با پنج سانت پاشنه، ترق و تروق رفته اند مجلس رو کرده اند به حجاج گرامی و پرسیده اند:
حاج آقااااااااااا، عیدی چند میلیون گرفتی؟
و صد البته مجلس هفتم دوست ندارد موقع پول شمردن آن هم در صحن علنی مجلس اینطوری با عشوه و طنازی با او صحبت می شده کرده باشند.
احتمالاً یکی دو خبرنگار خانم روسری و مقنعه و چادر و مانتو را انداخته اند بیرون. یک رُژ پرژدُلانک زده، یک برق لب هم کشیده اند رویش موها را داده اند مثل خدا بیامرز لوسی پراد لایه لایه طبق کرده اند روی سرشان. یک کیف بنفش با یک پیراهن قرمز خال خالِ بی آستینِ کوتاه دامنِ یقه باز با پنج سانت پاشنه، ترق و تروق رفته اند مجلس رو کرده اند به حجاج گرامی و پرسیده اند:
حاج آقااااااااااا، عیدی چند میلیون گرفتی؟
و صد البته مجلس هفتم دوست ندارد موقع پول شمردن آن هم در صحن علنی مجلس اینطوری با عشوه و طنازی با او صحبت می شده کرده باشند.
مجلس و خبرنگاران عشوه گر
On March - 14 - 2005
سید جلال نماینده ی مجلس اسلامی مدعی است یکی دو نفرازخبرنگاران خانم درمجلس با وضعیتی که خارج ازشأن یک زن مسلمان است با عشوه و طنازی با نمایندگان مجلس هفتم صحبت می کنند. من و شما که آنجا نبوده ایم باید مجسم کنیم که چه اتفاقی افتاده:
احتمالاً یکی دو خبرنگار خانم روسری و مقنعه و چادر و مانتو را انداخته اند بیرون. یک رُژ پرژدُلانک زده، یک برق لب هم کشیده اند رویش موها را داده اند مثل خدا بیامرز لوسی پراد لایه لایه طبق کرده اند روی سرشان. یک کیف بنفش با یک پیراهن قرمز خال خالِ بی آستینِ کوتاه دامنِ یقه باز با پنج سانت پاشنه، ترق و تروق رفته اند مجلس رو کرده اند به حجاج گرامی و پرسیده اند:
حاج آقااااااااااا، عیدی چند میلیون گرفتی؟
و صد البته مجلس هفتم دوست ندارد موقع پول شمردن آن هم در صحن علنی مجلس اینطوری با عشوه و طنازی با او صحبت می شده کرده باشند.
احتمالاً یکی دو خبرنگار خانم روسری و مقنعه و چادر و مانتو را انداخته اند بیرون. یک رُژ پرژدُلانک زده، یک برق لب هم کشیده اند رویش موها را داده اند مثل خدا بیامرز لوسی پراد لایه لایه طبق کرده اند روی سرشان. یک کیف بنفش با یک پیراهن قرمز خال خالِ بی آستینِ کوتاه دامنِ یقه باز با پنج سانت پاشنه، ترق و تروق رفته اند مجلس رو کرده اند به حجاج گرامی و پرسیده اند:
حاج آقااااااااااا، عیدی چند میلیون گرفتی؟
و صد البته مجلس هفتم دوست ندارد موقع پول شمردن آن هم در صحن علنی مجلس اینطوری با عشوه و طنازی با او صحبت می شده کرده باشند.
شفته و کارگران بلوچ
On March - 14 - 2005
کارخانه ی آجر ماسه آهکی ایرانشهر به کارگران به جای پول، ماسه و آهک و آجر می دهد! وقتی ماسه و آهک چند ماهشان به عقب افتاد آنها دو روز دست به تحصن زدند اما مدیران کارخانه معادل دو روز از طلب آهک و ماسه آنها کم کردند.
مدیریت کارخانه قصد دارد کارگران بی صبر را اخراج کند. فکر خوبی است حد اقل شن و آهکشان را پرداخت می کند. فکرش را بکنید با آنهمه شن و آهک در این باران و سیل و زلزله ای که در بلوچستان راه افتاده می شود کلی شفته درست کرد.
همانطور که رییس جمهور و حضرت رهبر و سایر رهبران نظام همیشه می فرمایند این نوع مشکلات رفع و رجوع خواهد شد. مردم غیور بلوچستان باید مواظب باشند که دشمنان نظام با مطرح کرذن مطالبات قومی و تفاوتهای مذهبی بین صفوف انقلاب رخنه نکنند. این کارگران می توانند شفته های خود را برای بستن این گونه منافذ رخنه ای استفاده کرده جلوی هر نوع رخنه دشمنان نظام را سد کنند. آمین یا رب العالمین
شفته و کارگران بلوچ
On March - 14 - 2005
کارخانه ی آجر ماسه آهکی ایرانشهر به کارگران به جای پول، ماسه و آهک و آجر می دهد! وقتی ماسه و آهک چند ماهشان به عقب افتاد آنها دو روز دست به تحصن زدند اما مدیران کارخانه معادل دو روز از طلب آهک و ماسه آنها کم کردند.
مدیریت کارخانه قصد دارد کارگران بی صبر را اخراج کند. فکر خوبی است حد اقل شن و آهکشان را پرداخت می کند. فکرش را بکنید با آنهمه شن و آهک در این باران و سیل و زلزله ای که در بلوچستان راه افتاده می شود کلی شفته درست کرد.
همانطور که رییس جمهور و حضرت رهبر و سایر رهبران نظام همیشه می فرمایند این نوع مشکلات رفع و رجوع خواهد شد. مردم غیور بلوچستان باید مواظب باشند که دشمنان نظام با مطرح کرذن مطالبات قومی و تفاوتهای مذهبی بین صفوف انقلاب رخنه نکنند. این کارگران می توانند شفته های خود را برای بستن این گونه منافذ رخنه ای استفاده کرده جلوی هر نوع رخنه دشمنان نظام را سد کنند. آمین یا رب العالمین
!بلند بگو آمین
On March - 13 - 2005
معین فرموده اگر زمان انتخابات مجلس عضو دولت بود در مقابل عذاب وجدان دق می کرد!
حمد مر خدای عز و جل را که ما را از چنین مصیبت ندانسته ای در کنف حمایت خود نگه داشت. مانده ام حیران که اگر به نفع این و آن ته این خط کنار نرود با این مشکل عذاب وجدانی و دق کردنش، چگونه تاب می آورد خفت تدارکاتچی بودن را. خدا را شکر که خانمی در دفتر و دستکش هست که تا آثار دق را در دکتر مشاهده کرد آب قندی سرازیر وجدانش کند.
بار خدایا در صف منجیان یک معین مانده، وجدانش را قوی تر و خطر دق را از او بگردان.
حمد مر خدای عز و جل را که ما را از چنین مصیبت ندانسته ای در کنف حمایت خود نگه داشت. مانده ام حیران که اگر به نفع این و آن ته این خط کنار نرود با این مشکل عذاب وجدانی و دق کردنش، چگونه تاب می آورد خفت تدارکاتچی بودن را. خدا را شکر که خانمی در دفتر و دستکش هست که تا آثار دق را در دکتر مشاهده کرد آب قندی سرازیر وجدانش کند.
بار خدایا در صف منجیان یک معین مانده، وجدانش را قوی تر و خطر دق را از او بگردان.
!بلند بگو آمین
On March - 13 - 2005
معین فرموده اگر زمان انتخابات مجلس عضو دولت بود در مقابل عذاب وجدان دق می کرد!
حمد مر خدای عز و جل را که ما را از چنین مصیبت ندانسته ای در کنف حمایت خود نگه داشت. مانده ام حیران که اگر به نفع این و آن ته این خط کنار نرود با این مشکل عذاب وجدانی و دق کردنش، چگونه تاب می آورد خفت تدارکاتچی بودن را. خدا را شکر که خانمی در دفتر و دستکش هست که تا آثار دق را در دکتر مشاهده کرد آب قندی سرازیر وجدانش کند.
بار خدایا در صف منجیان یک معین مانده، وجدانش را قوی تر و خطر دق را از او بگردان.
حمد مر خدای عز و جل را که ما را از چنین مصیبت ندانسته ای در کنف حمایت خود نگه داشت. مانده ام حیران که اگر به نفع این و آن ته این خط کنار نرود با این مشکل عذاب وجدانی و دق کردنش، چگونه تاب می آورد خفت تدارکاتچی بودن را. خدا را شکر که خانمی در دفتر و دستکش هست که تا آثار دق را در دکتر مشاهده کرد آب قندی سرازیر وجدانش کند.
بار خدایا در صف منجیان یک معین مانده، وجدانش را قوی تر و خطر دق را از او بگردان.
بلاگرها در پالتاک
On March - 13 - 2005
استقبال بلاگرها نشان می دهد که از دیو و دد ملولند و انسانشان آرزوست.
لقمه ای را که به دهان می بریم هم اگر زیر میکروسکوپ بگذاریم پر ایرادش می یابیم چه رسد به قدم های نحیفی که با این کندیِ خط ها و عدم آشنایی به سیستم ها برداشته می شود. وقتی خصوصی ترین لایه های زندگی ما را با تاریکی رنگ می کنند چاره ای می ماند جز تلاش و خوشبینی؟
لقمه ای را که به دهان می بریم هم اگر زیر میکروسکوپ بگذاریم پر ایرادش می یابیم چه رسد به قدم های نحیفی که با این کندیِ خط ها و عدم آشنایی به سیستم ها برداشته می شود. وقتی خصوصی ترین لایه های زندگی ما را با تاریکی رنگ می کنند چاره ای می ماند جز تلاش و خوشبینی؟
بلاگرها در پالتاک
On March - 12 - 2005
استقبال بلاگرها نشان می دهد که از دیو و دد ملولند و انسانشان آرزوست.
لقمه ای را که به دهان می بریم هم اگر زیر میکروسکوپ بگذاریم پر ایرادش می یابیم چه رسد به قدم های نحیفی که با این کندیِ خط ها و عدم آشنایی به سیستم ها برداشته می شود. وقتی خصوصی ترین لایه های زندگی ما را با تاریکی رنگ می کنند چاره ای می ماند جز تلاش و خوشبینی؟
لقمه ای را که به دهان می بریم هم اگر زیر میکروسکوپ بگذاریم پر ایرادش می یابیم چه رسد به قدم های نحیفی که با این کندیِ خط ها و عدم آشنایی به سیستم ها برداشته می شود. وقتی خصوصی ترین لایه های زندگی ما را با تاریکی رنگ می کنند چاره ای می ماند جز تلاش و خوشبینی؟