Archive for the ‘فارسی’ Category
دست نظام و آستین نوریالمالکی
نوریالمالکی که صورتی چندان نورانی ندارد با خون ریزیای که در قرارگاه اشرف انجام داد روی خود را سیاه کرد.
تعدادی از کارشناسان سیاسی که به خاطر ایراداتی که به مسعود رجوی دارند علناً اظهار عقیده نمیکنند معتقدند مالکی بدون کمک حضرت رهبر موفق نمیشد نام خود را به این زودی در لیست جنایتکاران صاحبنام و معروف ثبت کند.
یک مقام نزدیک به بیت رهبری ضمن پافشاری به نورانی بودن نوریالمالکی میگوید:
کراوات پوشی او خدعهای بیش نیست و ایشان حسن نصرالله نظام در عراق هستند.
به نظر کارشناسان غیر سیاسی که بیشتر میخ کراوات آقای نوریالمالکی و سکوت آیتاللههای نجفاند، اگر سازمانهای حقوق بشری و خود سازمان مجاهدین خلق دیر بجنبند با توجه به جنگ تن به تن نظام و کشورهای عربی خیلی زود نوریالمالکی توانایی و استعداد تاریک افشانی و ظلمت گستری خود را با حملات بعدی به این قرارگاه به نمایش خواهد گذاشت.
دلیردر بند و حاکم بزدل
جایزه جهانی آزادی مطبوعات ٢٠١١ به احمد زید آبادی اهدا شده است. این روزنامه نگار شجاع ایرانی که توانسته نام خود و ایران و روزنامهنگاری را اینقدر در جهان به شهرت برساند از طرف جمهوری اسلامی به پاس خدمات خود برنده مقدار متنابهی زندان و تبعید شده است!
زید آبادی که برنده جایزه قلم طلایی ٢٠١٠ موسسه جهانی مطبوعات هم هست از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران مورد تفقد ولایت فقیحانه قرار گرفته و به ۶ سال زندان و تبعید درگناباد و ممنوعیت دائم از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی محکوم شده است.
حالا که در روزآزادی مطبوعات جهان، نظام و جهان در قدردانی از این روزنامه نگار شجاع به رقابت بر خواستهاند ما چرا از احمد زیدآبادی یادی نکنیم؟
هشتاد زن در زندان
آمارها نشان میدهند که هشتاد زن در زندانند و صد و بیست نفری در انتظار حکم خویش. اما این آمارها نشان نمیدهند که بر آن هشتاد زن در زندانهایی که مسئولاناش دست بزن و میل به تجاوز دارند چه میگذرد. در میان این هشتاد نفر، مادرانی هستند با وعدهی بهشتی زیر پا که نقداً در جهنم ولایت فقیه میسوزند.
کتابها و رسالات و روایات را اگربار تمام الاغهای جهان کنیم هنوز کوهی و انبوهی از آن باقی میماند. «جایگاه ویژه»ای که برای زن حرف و ادعایش هست پیشکش آقایان، کاش خجالت بکشند و حرمت انسانی آنها را رعایت کنند. این زنان شجاع در سیاهترین دوران تاریخ ما در مقابل نادانترین و ترسناکترین افراد این مملکت سینه سپر کردهاند. وظیفه تک تک ماست تا با سبک و سیاق خودمان نگذاریم در زندانهای جنون و نادانی فراموش شوند.
نقاشی از سارا(دخترم)
دشمن نادان و دوستان بی ایمان
نا مسلمانی، در آمریکا، گناهی مرتکب شد. مسلمانانی، خون چندین بیگناه را، در افغانستان ریختند. فکر کنم خداوند نا مسلمان را ببخشد به خاطر نادانیاش که نمیداند آتش، کاغذ را میسوزاند اما کلام را نمیسوزاند. مسلمانان را قطعاً نخواهد بخشید چون ایمان نداشتند که خدا فرموده: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛ ما خود قرآن را نازل کردیم و ما خود حافظ و پشتیبان آن هستیم». حرف شیطان را گوش دادند و خون ریختند.
مراسم مذهبی در نظامِ آقا
ملت واقعاً گندش را در آوردهاند. اصلاً متوجه نیستند که مملکت ولایی شده است. هنوز که هنوز است میخواهند که مراسم مذهبی را خودشان انجام دهند. امروز هم راه افتاده بودند که مثل زمان آن پدر وپسر ملعون جنازهی پدر موسوی را بگذارند روی دوششان و اقول اشهد ان لاالله الا الله گویان بروند قبرستان! توقع هم داشتند که پلیس مسیر را برایشان باز کند و در قبرستان سلام نظامی اجرا کند. پس چرا ما انقلاب کردیم. پس چرا این آیات عظام را اینقدر اذیت کردیم و از روی موتورهای گازی و دوچرخه و الاغ آوردیم به قصرها و کاخها و ماشینهای ضد گلوله؟ کی میخواهید بدانید همه چیز به برکت ولایت فقیه فقیحانه شده است؟ از عروسی و عزا همه چیز را بسپارید به خود نظام. فرزندتان که به دنیا آمد او را تحویل نظام بدهید. نافش را برای امامزادهای خواهد برید. اسمی اسلامی برایش انتخاب خواهد کرد. قسمت اضافهای اگر داشت آنرا خواهد برید. نداشت در نه سالگی شوهرش خواهد داد. از مهد تا دانشگاه به جای علوم ضاله، علوم پنج تن آل عبا را آموزشش خواهد داد تا بندگی و مخلصی و اطاعت بیاموزد. اگرهابیلی بود و آموخت که سه صلوات و گر قابیلی بود و نیاموخت سه سوته مفسد فیالارض میشود میرود پی کارش:
و همانا چون مردند بسپاریدشان به نظام تا همراه پلیس ضد شورش و ماشین آبپاش و آمبولانس سریعالسیر برساندشان به خانهی آخرت که نه حور و غلمان انتظار بکشند و نه شیطان و دشمنان اسلام در راه دردسر درست کنند برای رهبر و ولایت فقیه.
به روز کردن
خیلی دلام میخواهد که به روز کنم، اما چه چیزی به روز شده که من عقب مانده باشم؟
مرگ همچنان به نام خدا و از آسمان و به دست روحانی مینشیند.
درد همچنان به دست خودی و بدبختی بیخودی از راه میرسد.
غنچه نشکفته پر پر میشود.
گل در اوج طراوت میمیرد.
تا چشم کار میکند خارِ خوار سروری میکند بر دشت و دمن.
دل من چون نگاه شما طوفانی است.
پاسخ پیام نوروزی اوباما
جناب باراک اوباما رئیس جمهور محترم آمریکا
از مشاوران ادبی شما و خود شما متشکرم که سیمین زرین ما را دیدید و شعر پر مفهوماش را جهانی کردید.
همانطور که میدانید ما هنوز دوقورت نیم از شما طلبکاریم، اما شما فقط نوروز تا نوروز لطفاتان، آنهم لطفِ نطقیاتان، شامل حال ما میشود.
نه که ناشکر باشیم اما جسارتاً با هزاردرد بی درمان فکر میکنید نطق شما برای کسی هم تنبانی بشود؟
البته موقع عید و دید و بازدید و روبوسی و مبارک باد گفتن، جای مطرح کردن دلتنگیها نیست.
من هم صورت ماه شمارا میبوسم و عید تان هم مبارک و کاش بچهها را میآوردین عیدی ناقابلی بهشان میدادم. به خانم سلام برسانید.
میدانم شما مسئول تنبان درست کردن برا کسی نیستید اما جسارت نباشد دولتهایتان سابقهی خشتک کشی دارند. برای همین ممکن است، من که نه اما خیلیها توقع داشته باشند شما در طول سال هم حواستان به این غولهای بی شاخ و دمبی که ما را بی محاکمه میکُشند، باشد.
وقتی دویست نفر را در یکی دوماه اعدام میکنند و سیمین، پردر میشود و از درد فریاد میزند، اگر فریاداش را جهانی بکنید، بعد خواهید دید ما رویتان نفت میریزیم! و ابداً اشارهای هم به طلبامان نخواهیم کرد.
البته که میدانم شما نصف نفت جهان را دارید و نفت قابل شما را ندارد و حالتان از نفت به هم میخورد، اما چه کند بیچاره کشور نفتخیز که جز این ندارد تحفهای.
تعطیلات نوروزی یک خارجنشین
همانطور که همه شما میدانید ما در خارج زندگی میکنیم. خارجیها اصلاً تعطیلات سرشان نمیشود. از صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و یک عالمه امام سرتا پا یک جیزز دارند برای او هم به زور یک روز تعطیل میکنند؛ آدم هم نمیداند تولد اوست یا روز وفاتش. تازه تی ان تی و سون الون برای حضرت جیزز علیهالسلام تره هم خورد نمیکنند و پر خیالشان نیست و همیشه باز هستند. اینجایی ها شاهکار بزنند در سال چند تا لانگ ویکاند دارند که در آن قورمه سبزی قوطیای هم باز نمیکنند چه رسد که سبزی پلو ماهی درست کنند. به همین دلیل پیتزاییها را شلوغ میکنند و در نتیجه آن لانگ ویکاند زهر مار ما ایرانیهایی میشود که پیتزا دلیوری میکنیم.
هزار بار هم به فهمیدهترینش بگویی نوروز پیروز دو قرانیاش نمیافتد. تیپس نمیدهد که هیچ دلخور است که دیر کردهای. به یکی از آنها که توقع داشت تخفیف هم بدهم گفتم: مرد حسابی امروز سال نوی ماست عوض آنکه بشینم به تیک تاک ساعت و دهل و سرنای تحویل سال و پیغامهای نوروزی گوش بدهم آمدهام پیتزا برای توی شکم گنده دلیوری کردهام. حیف ماهیهای قرمزی که در تنگ بلور جسدشان سرآب شده. حیف فال حافظ لااقل به من میگفت که یوسف گم گشته بازآید به کنعان.
سال نو مبارک
به تک تک عزیزانی که دلشان بین عاشقانه تپیدن و خون گرییدن مانده است مردد، سال نو را تبریک میگویم
انساندوستان غربی و دیوانگان شرقی
بالاخره جامعه جهانی طاقتاش را از دست داد و نتوانست شاهد بمباران مردم تهیدست و زجر کشیده لیبی باشد. اینکه چرا اینقدر دیر جامعه جهانی طاقتاش را از دست میدهد به شما ربطی ندارد اما وقتی از دست بدهد سی و دوسال پشت میز مذاکره لفتاش نمیدهد. برای همین از جامعه جهانی خوشم میآید که نوشدارو میشود حالا گیرم که بعد مرگ سهراب. وقتی که نوشدارو میشود خون جلوی چشماناش را میگیرد به کیش و مات کردن راضی نمیشود تا خود شاه دیوانه را نخورد کوتاه نمیآید. بس که این جامعه جهانی از خودش وجدان و احساس دارد به محض اینکه یاد وظایف بینالمللی خود بیفتد زودتر از اینکه شما تا دستشویی بروید و بیایید آنها حمله هوایی را آغاز میکنند. تا چشم به هم بزنیم و هنوز ماهیهای سفره هفت سینامان نمردهاند همین معمرالقذافی که بغل پنتاگون و قصر سارکوزی خیمه میزد دست بسته به دادگاه آورده میشود و بعد صحنه اعداماش را روی یوتوب میبینید.
خدا کند جامعه جهانی طاقتاش را در مورد جمهوری اسلامی از دست ندهد. ما ترجیح میدهیم آزادی را خود به دست بیاوریم و دیوانگان خود را خودمان محاکمه کنیم.