Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for the ‘فارسی’ Category

چهارشنبه سوری

Posted by balouch On March - 14 - 2007

آتشش را نه اینکه من روشن کرده باشم. قرنهاست که روشن است. من می‌پرم یا نه مربوط به خودم می‌شود. شما اگر می‌پرید بپرید اما روی آتشی که من روشن کرده‌ام کلیک کنید تا از فرمایشات استاد بزرگوار آیت‌الله‌العظمی شهید دکتر مطهری با خبر شوید. به قبرشان نور ببارد اگر زنده بود ایران ما صناری سه شاهی بیشتر از این در دنیا ابهت داشت.


چهارشنبه سوری

Posted by balouch On March - 13 - 2007

آتشش را نه اینکه من روشن کرده باشم. قرنهاست که روشن است. من می‌پرم یا نه مربوط به خودم می‌شود. شما اگر می‌پرید بپرید اما روی آتشی که من روشن کرده‌ام کلیک کنید تا از فرمایشات استاد بزرگوار آیت‌الله‌العظمی شهید دکتر مطهری با خبر شوید. به قبرشان نور ببارد اگر زنده بود ایران ما صناری سه شاهی بیشتر از این در دنیا ابهت داشت.


دکتر مصدق نژاد

Posted by balouch On March - 11 - 2007

در آستانه‌ی بیست و نه اسفند احمدی نژاد برای دفاع از حق اتمی به سازمان ملل می‌رود. عمه جان که شک ندارد این کار خداست، پیروزی او را حتمی می‌داند. می‌گویم عمه جان زبان دیپلماتیک و دکترای حقوق مصدق به کمکش شتافت. چه چیزی احمدی نژاد را کمک می‌کند؟ می‌گوید هاله‌ی نورش. دکتر که هست کار مصدق را هم که می‌کند انشاء‌الله احمدی‌اش را می‌اندازیم می‌شود دکتر مصدق نژاد ما.


خشایار شاه دوباره مرد

Posted by balouch On March - 11 - 2007

خواب دیدم خشایارشاه از فرط عصبانیت از فیلم سیصد زنده شده و دارد لشکر جمع می‌کند تا به هالیوود حمله کند. چشمش افتاد به پوستر احمدی نژاد که شالی سیاه و سپید دور گردنش بود. دستش را مشت کرده دهانش باز و دندانها و زبان کوچکش هویدا بود. عقب عقب رفت با لکنت زبان پرسید: آقای بلوچ این تصویر از آن کیست؟!
گفتم زنده بودن اعلیحضرت حقیقی باد. این حاکم امروز ماست. با دو دست چنان بر فرق ملوکانه‌اش کوبید که نقش زمین شد. قبل از رحلت مجدد گفت:
آبروی گذشته پیشکش آبروی امروزتان را نجات دهید.


دکتر مصدق نژاد

Posted by balouch On March - 11 - 2007

در آستانه‌ی بیست و نه اسفند احمدی نژاد برای دفاع از حق اتمی به سازمان ملل می‌رود. عمه جان که شک ندارد این کار خداست، پیروزی او را حتمی می‌داند. می‌گویم عمه جان زبان دیپلماتیک و دکترای حقوق مصدق به کمکش شتافت. چه چیزی احمدی نژاد را کمک می‌کند؟ می‌گوید هاله‌ی نورش. دکتر که هست کار مصدق را هم که می‌کند انشاء‌الله احمدی‌اش را می‌اندازیم می‌شود دکتر مصدق نژاد ما.


خشایار شاه دوباره مرد

Posted by balouch On March - 11 - 2007

خواب دیدم خشایارشاه از فرط عصبانیت از فیلم سیصد زنده شده و دارد لشکر جمع می‌کند تا به هالیوود حمله کند. چشمش افتاد به پوستر احمدی نژاد که شالی سیاه و سپید دور گردنش بود. دستش را مشت کرده دهانش باز و دندانها و زبان کوچکش هویدا بود. عقب عقب رفت با لکنت زبان پرسید: آقای بلوچ این تصویر از آن کیست؟!
گفتم زنده بودن اعلیحضرت حقیقی باد. این حاکم امروز ماست. با دو دست چنان بر فرق ملوکانه‌اش کوبید که نقش زمین شد. قبل از رحلت مجدد گفت:
آبروی گذشته پیشکش آبروی امروزتان را نجات دهید.


هشت مارس

Posted by balouch On March - 8 - 2007

روزگارت سیاهست، روزت مبارک.


هشت مارس

Posted by balouch On March - 8 - 2007

روزگارت سیاهست، روزت مبارک.


معلمان هم بعله؟

Posted by balouch On March - 8 - 2007

چهار تا معلم دارند نظامی را تهدید می‌کنند که آمریکا را ببر کاغذی و غنی شدن را حق مسلم خود می‌داند. این خانمها و آقایان غیر از بابا آب داد، ماما نان داد چه کرده‌اند که حالا درخواست هم دارند؟ اگرضَرَبَ ضربا ضربو یا فلسفه شهادت تدریس می‌کردند، چه می‌کردند؟ اصلاً دبستان و دبیرستان به چه درد مملکتی می‌خورد که از بالا تا پایینش به دست اهل عباست؟ وزارت آموزش و پرورش چه صیغه‌ایست؟ پرورش دست خداست و بس. میماند آموزش. از این همه خانم و آقا یکی جرأت دارد بیاید جلو بگوید از حوزه بهتر آموزش می‌دهد؟


تهدید امنیت ملی

Posted by balouch On March - 8 - 2007

تعدادی از زنان در روز روشن امنیت ملی را تهدید کرده‌اند و نظام آنها را دستگیر کرده. واقعاً امنیت ملی عجب گیری افتاده، از بلوچستان گرفته تا آدربایجان کسی نمانده که برایش خط و نشان نکشد. رانده از همه جا آمده تهران اینجا هم مثل بید می‌لرزانندش. کشور ما از این کشورهای کافر نیست که امنیت ملی‌اش برای خودش سوت بزند و زرتی تهدید نشود. نظام به آن گره خورده و آیات عظام به آن تکیه داده‌اند. خدا را خوش می‌آید که زنان عوض آنکه بروند با بهشتی که زیر پایشان هست حال کنند با پلاکارت افتاده‌اند دنبال امنیت ملی؟


حالا من شدم مسلمان

Posted by balouch On March - 8 - 2007

عمه‌جان ایمیل زده و از اینکه به لال شدن فکر می‌کنم اظهار خوشحالی کرده. از خوشحالی‌اش تشکر نموده نوشتم عمه‌جان بدبختانه کسی که زبان دارد هر چقدر آرزو داشته باشد نمی‌شود که لال بشود. امروز ایمیلش آمد:
به عنوان یک بسیجی برآورد آرزوی یک مسلمان وظیفه‌ی من است. اگر واقعاً آرزو داری حاضرم بیایم و زبانت را ببرم.


معلمان هم بعله؟

Posted by balouch On March - 8 - 2007

چهار تا معلم دارند نظامی را تهدید می‌کنند که آمریکا را ببر کاغذی و غنی شدن را حق مسلم خود می‌داند. این خانمها و آقایان غیر از بابا آب داد، ماما نان داد چه کرده‌اند که حالا درخواست هم دارند؟ اگرضَرَبَ ضربا ضربو یا فلسفه شهادت تدریس می‌کردند، چه می‌کردند؟ اصلاً دبستان و دبیرستان به چه درد مملکتی می‌خورد که از بالا تا پایینش به دست اهل عباست؟ وزارت آموزش و پرورش چه صیغه‌ایست؟ پرورش دست خداست و بس. میماند آموزش. از این همه خانم و آقا یکی جرأت دارد بیاید جلو بگوید از حوزه بهتر آموزش می‌دهد؟




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!