یک بار دیگر حضرت رهبر در نماز دشمن شکن جمعه تکلیف ملت اسرائیل را روشن کرده و در لفافه (که هیچم در لفافه نبود) بر ما امر فرمودند که دوستی با این ملت غلط است. ای ملت اسرائیل مرگ بر مشایی و قهر قهر تا به قیامت. تا تو باشی و نتوانی از کانال پدر خانم پسر رئیس جمهور در دلهای ما رخنه کنی. درست است که ماه رمضان ماه دوستیست اما در این ماه، ما مسلمانان با خودمان و عمهجانمان آشتی کرده دوست میشویم و ربطی به کفاری مثل شما و مشایی و غیر و ذالک ندارد.
خبرگزاري فارس: قاچاق مواد مخدر از مرزهاي سيستان و بلوچستان و افزايش روز افزون عبور كاروانهاي مواد مخدر از افغانستان و پاكستان به اين منطقه، هويت اصيل مردم سيستان و بلوچستان را خدشهدار كرده است.
به عنوان یک بلوچ از اینکه خبرگزاری فارس نگران خدشه دار شدن هویت اصیل من هست خیلی خیلی خوشحال هستم اما به عنوان یک ایرانی از اینکه خبرگزاریها در مملکت من به دست خبرگزاری فارس افتاده بسیار تا بسیار غمگین هستم. اگر یکی در این خبرگزاری مساحت افغانستان را میدانست و از آن مساحت، زمینهایی را که بمبارانهای آمریکا لم یزرع کرده و مساحت آن قسمت را که ناتو زیر چکمههای خود دارد از کل آنچه یک زمان اعلیحضرت امانالله خان از چنگ انگلیس بیرون آورد کم میکرد متوجه میشد که در ادعاهای نظام هر سال ده برابر کل زمینهای قابل کشت این کشور از کاروانهای بلوچِ سنی و وهابی تریاک کشف و منهدم و دهها نفرشان اعدام میشوند.
یک خبرگزاری اگر کمی هم خبرگزاری بود زیاد خجالت میکشید که چنین بی حساب و کتاب سر را سپرده باشد.
ابراهیم مهرنهاد برادر شانزده سالهی یعقوب مهرنهاد که حدود یکسالی بود زندان بود چند روز قبل معلوم نیست بعد از سحر یا قبل از افطار در جایی که کسی نمیداند، محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد. این نامه را برای او مینویسم:
پسر جان، قبول که حدود یک سالی شکنجه شدی و ترا میبردند که شکنجه شدن برادرت را ببینی ولی بالاخره همه چیز تمام شد و تو حکمت را گرفتی. ناراحت نباش، تا چشم بهم بزنی پنج سال تمام میشود. مگر همین دیروز نبود که حضرت رهبر پیاده توی خیابانهای ایرانشهر دوران تبعیدش را میگذراند؟ میبینی حالا چندین سال مثل برق از ولی فقیه و امیرالمومنین شدنش گذشته. البته که من میدانم تو تا صد سال امکان ندارد حضرت رهبر بشوی اما فراموش نکن که کودکان زیادی مثل تو زندان شدند و حکم اعدام گرفتند. پنجسال دیگر تو تازه میشوی بیست و یک ساله. اول جوانی تست. میتوانی بیایی بیرون زندگیات را از همانجایی که از دستت گرفتند بکنی. تو نباید نگران باشی که به تو پنجسال دادهاند. درست است که این ایامی که از ماه رحمت گذشت جز زحمت چیزی برایت نداشت اما شبهای قدر در پیشند. قدرشان را بدان. آنها خیراُ من الفالشهر هستند. یادت باشد خیلی دعا بکنی چون این نظام حکم سرش نمیشود. بلوچستان که سهل است اگر در قم بغل چاه جمکران هم ضد انقلابی ترقه در کند باز خطر مرگ ترا تهدید میکند. هیچی نباشد عجالتاً برادر تو مهر خورده که برای نظام شاخ و شانه کشیده. یکی از آن شاخهای ژنتیکی پیش تو مانده باشد هر کجای حکمت باشی فاتحهات خواندنی میشود. از وبلاگستان و روشنفکران و اپوزسیون هم توقع نداشته باش که ترا مثل برادرت حلوا حلوا بکنند. تو همش پنجسال زندان گرفتی. این را بگذاری در حوزه علمیه صدتا طلبه برای قاضی تو دندان قروچه میروند. شرمنده، من باید بروم. نباید زیاد خودم را در گیر مسائل بلوچستان بکنم. من آرزو دارم طنز نویس بزرگی در سطح ایران باشم.
خبرگزاري فارس: قاچاق مواد مخدر از مرزهاي سيستان و بلوچستان و افزايش روز افزون عبور كاروانهاي مواد مخدر از افغانستان و پاكستان به اين منطقه، هويت اصيل مردم سيستان و بلوچستان را خدشهدار كرده است.
به عنوان یک بلوچ از اینکه خبرگزاری فارس نگران خدشه دار شدن هویت اصیل من هست خیلی خیلی خوشحال هستم اما به عنوان یک ایرانی از اینکه خبرگزاریها در مملکت من به دست خبرگزاری فارس افتاده بسیار تا بسیار غمگین هستم. اگر یکی در این خبرگزاری مساحت افغانستان را میدانست و از آن مساحت، زمینهایی را که بمبارانهای آمریکا لم یزرع کرده و مساحت آن قسمت را که ناتو زیر چکمههای خود دارد از کل آنچه یک زمان اعلیحضرت امانالله خان از چنگ انگلیس بیرون آورد کم میکرد متوجه میشد که در ادعاهای نظام هر سال ده برابر کل زمینهای قابل کشت این کشور از کاروانهای بلوچِ سنی و وهابی تریاک کشف و منهدم و دهها نفرشان اعدام میشوند.
یک خبرگزاری اگر کمی هم خبرگزاری بود زیاد خجالت میکشید که چنین بی حساب و کتاب سر را سپرده باشد.
ابراهیم مهرنهاد برادر شانزده سالهی یعقوب مهرنهاد که حدود یکسالی بود زندان بود چند روز قبل معلوم نیست بعد از سحر یا قبل از افطار در جایی که کسی نمیداند، محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد. این نامه را برای او مینویسم:
پسر جان، قبول که حدود یک سالی شکنجه شدی و ترا میبردند که شکنجه شدن برادرت را ببینی ولی بالاخره همه چیز تمام شد و تو حکمت را گرفتی. ناراحت نباش، تا چشم بهم بزنی پنج سال تمام میشود. مگر همین دیروز نبود که حضرت رهبر پیاده توی خیابانهای ایرانشهر دوران تبعیدش را میگذراند؟ میبینی حالا چندین سال مثل برق از ولی فقیه و امیرالمومنین شدنش گذشته. البته که من میدانم تو تا صد سال امکان ندارد حضرت رهبر بشوی اما فراموش نکن که کودکان زیادی مثل تو زندان شدند و حکم اعدام گرفتند. پنجسال دیگر تو تازه میشوی بیست و یک ساله. اول جوانی تست. میتوانی بیایی بیرون زندگیات را از همانجایی که از دستت گرفتند بکنی. تو نباید نگران باشی که به تو پنجسال دادهاند. درست است که این ایامی که از ماه رحمت گذشت جز زحمت چیزی برایت نداشت اما شبهای قدر در پیشند. قدرشان را بدان. آنها خیراُ من الفالشهر هستند. یادت باشد خیلی دعا بکنی چون این نظام حکم سرش نمیشود. بلوچستان که سهل است اگر در قم بغل چاه جمکران هم ضد انقلابی ترقه در کند باز خطر مرگ ترا تهدید میکند. هیچی نباشد عجالتاً برادر تو مهر خورده که برای نظام شاخ و شانه کشیده. یکی از آن شاخهای ژنتیکی پیش تو مانده باشد هر کجای حکمت باشی فاتحهات خواندنی میشود. از وبلاگستان و روشنفکران و اپوزسیون هم توقع نداشته باش که ترا مثل برادرت حلوا حلوا بکنند. تو همش پنجسال زندان گرفتی. این را بگذاری در حوزه علمیه صدتا طلبه برای قاضی تو دندان قروچه میروند. شرمنده، من باید بروم. نباید زیاد خودم را در گیر مسائل بلوچستان بکنم. من آرزو دارم طنز نویس بزرگی در سطح ایران باشم.
طرح نامگذاری خیابان دکتر مصدق در کمسیون کارشناسی کمیته نامگذاری شورای شهر تهران رأی نیاورد. گروه «کارشناسی» میگوید مصدق از ویژگیهای مورد نظر کمسیون برای نامگذاری برخوردار نیست. آقای مرحوم دکتر مصدق اگر جدی جدی طالب آن است که در پایتخت، خیابانی به نامش باشد باید همان دنیا یک نک پا برود پیش خالد اسلامبولی یا بابی ساندز کمی برای خودش «ویژگی» دست و پا کند. البته اگر در این دنیا کس و کاری دارد و دسترسی به حسن نصرالله دارند او هم خیلی «ویژگی» توی دست و بالش هست. اگر هم مثل زمان حیاتش هرهر میخندد و میگوید مملکت را بردهاید خیابان هم روش. من هم حرفی ندارم.
طرح نامگذاری خیابان دکتر مصدق در کمسیون کارشناسی کمیته نامگذاری شورای شهر تهران رأی نیاورد. گروه «کارشناسی» میگوید مصدق از ویژگیهای مورد نظر کمسیون برای نامگذاری برخوردار نیست. آقای مرحوم دکتر مصدق اگر جدی جدی طالب آن است که در پایتخت، خیابانی به نامش باشد باید همان دنیا یک نک پا برود پیش خالد اسلامبولی یا بابی ساندز کمی برای خودش «ویژگی» دست و پا کند. البته اگر در این دنیا کس و کاری دارد و دسترسی به حسن نصرالله دارند او هم خیلی «ویژگی» توی دست و بالش هست. اگر هم مثل زمان حیاتش هرهر میخندد و میگوید مملکت را بردهاید خیابان هم روش. من هم حرفی ندارم.
امروز آیت الله بروجردی را از زندان اوین به صدا و سیما بردهاند. در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامهها حاضر نمیشود پاسخهای دیکته شده را بخواند. درعوض از شکنجه شدن خود و یارانش و جدایی دین از سیاست میگوید، او خواستار لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد میشود.
شک نکنید که مولوی احمد نارویی و مولوی یوسف اسماعیلزهی و هفت تن رهبران بهایی و باقی و باقی زندانیان مذهبی اگر بیشتر از این ایتالله مقاومت نکنند کمتر هم نخواهند کرد. مبارزات حقوق بشری ما را چه میشود؟
عذر من ادبیاتیست: طنز را چکار به اعلامیه!
عذر عمه جان مکتبی است: ذوب شده در ولایت را چکار به انصاف؟
عذر راست، سیخکی است.
عذر چب ایدئولوژیکی است.
انچه باقی میماند شتر مستی است که هر بار درِ خانهی یک کداممان خواهد خوابید.
امروز آیت الله بروجردی را از زندان اوین به صدا و سیما بردهاند. در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامهها حاضر نمیشود پاسخهای دیکته شده را بخواند. درعوض از شکنجه شدن خود و یارانش و جدایی دین از سیاست میگوید، او خواستار لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد میشود.
شک نکنید که مولوی احمد نارویی و مولوی یوسف اسماعیلزهی و هفت تن رهبران بهایی و باقی و باقی زندانیان مذهبی اگر بیشتر از این ایتالله مقاومت نکنند کمتر هم نخواهند کرد. مبارزات حقوق بشری ما را چه میشود؟
عذر من ادبیاتیست: طنز را چکار به اعلامیه!
عذر عمه جان مکتبی است: ذوب شده در ولایت را چکار به انصاف؟
عذر راست، سیخکی است.
عذر چب ایدئولوژیکی است.
انچه باقی میماند شتر مستی است که هر بار درِ خانهی یک کداممان خواهد خوابید.
خاتمی گفت: جبهۀ اصلاحات باید از حالت تدافعی بیرون بیاید وحالت تهاجمی به خود بگیرد.
با این تفاصیل سید خندان متوجه شدند که لبخند، زیادبه درد این نظام نمیخورد و گاهی اخم کردن نه تنها ضروری بلکه واجب شرعی هم هست. بی خیال گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی. حتی اگر آن جامعه، زیر جلکی مدینةالنبی هم باشد.
خاتمی گفت: جبهۀ اصلاحات باید از حالت تدافعی بیرون بیاید وحالت تهاجمی به خود بگیرد.
با این تفاصیل سید خندان متوجه شدند که لبخند، زیادبه درد این نظام نمیخورد و گاهی اخم کردن نه تنها ضروری بلکه واجب شرعی هم هست. بی خیال گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی. حتی اگر آن جامعه، زیر جلکی مدینةالنبی هم باشد.
Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!