در زمان حکومت آخوندها که همه از ترس جان، تلخ هجرت را میگزیدند من نیز به پاکستان رفتم. یکی به زبان اردو از من پرسید: «ایران کیا کرتاهی؟» گفتم: «آخوند ظلم کرتاهی. ایرانی فرار کرتاهی. ایران عقب گرد کرتاهی.»
Archive for the ‘فارسی’ Category
بهت
جوانی انقلابی محمد رضا شاه را در خواب دید. گفت: «تعجب نکنی که با آنهمه ارتش و ساواک حکومت از تو گرفتیم؟» گفت: «نکنم، اما تعجب کنم که با آنهمه تاریخ و فرهنگ چگونه به آخوندش دادید.»
سئوال اقتصادی
جناب پرزیدنت اقتصاددان، فرمودهاند که: در نظام سرمایه داری اصل حرام و حلال رعایت نشده و اگر کار حرام در اقتصاد وارد شود پدر اقتصاد را در می آورد. سئوال اینجاست که اقتصاد ما که پدرش در نیامده، چرا مادرش به عزایش نشسته؟
دو شرط
متن احتمالی استعفای کردان
جناب پرزیدنت سلام علیکم
در مملکتی که اینقدر آزادی نیست که آدم بتواند با یک مدرک قلابی چند صباحی وزارت کند همان بهتر که آن وزیر و دکتر استعفا دهد. قبل از رفتن این را هم گفته باشم که من از «بیبی» که مرا همیشه نظر میکرد و در این برهه و بحران (که دانشگاه آزاد و حجةالاسلام قرائتی هم مرا تنها گذاشتند) غیبش زد اصلاً خوشم نیامد.
الاحقرالبیمدرکها- کردان (وزیر و دکتر و نظر کرده سابق)
سئوال اقتصادی
جناب پرزیدنت اقتصاددان، فرمودهاند که: در نظام سرمایه داری اصل حرام و حلال رعایت نشده و اگر کار حرام در اقتصاد وارد شود پدر اقتصاد را در می آورد. سئوال اینجاست که اقتصاد ما که پدرش در نیامده، چرا مادرش به عزایش نشسته؟
دو شرط
متن احتمالی استعفای کردان
جناب پرزیدنت سلام علیکم
در مملکتی که اینقدر آزادی نیست که آدم بتواند با یک مدرک قلابی چند صباحی وزارت کند همان بهتر که آن وزیر و دکتر استعفا دهد. قبل از رفتن این را هم گفته باشم که من از «بیبی» که مرا همیشه نظر میکرد و در این برهه و بحران (که دانشگاه آزاد و حجةالاسلام قرائتی هم مرا تنها گذاشتند) غیبش زد اصلاً خوشم نیامد.
الاحقرالبیمدرکها- کردان (وزیر و دکتر و نظر کرده سابق)
کج
استادی گفت: «اگر خلق راست باشد، کج حاکم نشود.» دانشجویی پرسید: «شود که شخص بعد رسیدن به حکومت کج شود؟» گفت: «شود اما کج بر راست حکومت نکند مگر راست تن به کج شدن دهد.»
سیب زمینی
شخصی جیره خوار دربار بود و در بین مخالفین لاف مخالفت میزد. در روز روشن دیدندش که به میهمانی دربار میرود. خود را نباخت و گفت: دعایم کنید که درباریان نبینندم که گر ببینندم رگ گردن زنندم .
زیدی گفت: دل خنک دار و هر بار که پا داد برو، سیب زمینی را گر باشد گردنی کس نبیند رگش را.
کج
استادی گفت: «اگر خلق راست باشد، کج حاکم نشود.» دانشجویی پرسید: «شود که شخص بعد رسیدن به حکومت کج شود؟» گفت: «شود اما کج بر راست حکومت نکند مگر راست تن به کج شدن دهد.»
سیب زمینی
شخصی جیره خوار دربار بود و در بین مخالفین لاف مخالفت میزد. در روز روشن دیدندش که به میهمانی دربار میرود. خود را نباخت و گفت: دعایم کنید که درباریان نبینندم که گر ببینندم رگ گردن زنندم .
زیدی گفت: دل خنک دار و هر بار که پا داد برو، سیب زمینی را گر باشد گردنی کس نبیند رگش را.