Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for January, 2011

وقتی زشتی بر سرزمینی حاکم بشود، همه سهم زجر خود را خواهند داشت. دیکتاتورها تا همه جای افکار مردم می‏ترسند و زیستن سالم در دوران آنها مساوی خواهد بود با آوارگی. مهران مدیری طنزنویسی است برجسته در دورانی که طنزنویسان برجسته‏اش آواره‏اند. هنرمندانی که زیر تیغ ولایت فقیه هستند هر روز باید برای زیستن نقشه بکشند. در ارتباط با طنز ماهواره‏ای من نامه کوتاهی را که منتشر کرد مهم می‏دانم. او به هر دلیلی که آن برنامه‏ را تولید کرده بود با نامه کوتاه خود آن را خط زد.

علیرضا رضایی و محمود فرجامی دو طنزنویس مطرح در اینمورد مصاحبه‏ای داشته‏اند با رادیو آلمان که می‏توانید در اینجا بخوانید.


اولین روزنامه‌ی دیجیتال

Posted by balouch On January - 21 - 2011

Add an Image


حکم اعدام جعفر کاظمی

Posted by balouch On January - 21 - 2011


زهرا بهرامی در معرض اعدام

Posted by balouch On January - 21 - 2011


دو همجنسگرا در خطر سنگسار

Posted by balouch On January - 21 - 2011

سازمان های دفاع از حقوق بشر و یک نشریۀ سوئیسی مدافع حقوق همجنسگرایان با عنوان “٣٦٠” به نقل از یک نشریۀ محلی کرد خبر داده اند که جمهوری اسلامی ایران قصد دارد دو جوان همجنسگرای کرد را فردا جمعه سنگسار کند


استقبال از ژنرالِ ترسو

Posted by balouch On January - 20 - 2011





در هوای بسیار سرد و آزار دهنده، جمعیت نسبتاً خوبی جلوی ونکوور کلاب انتظار پرویز مشرف را می‏کشید. از رادیو و تلویزیون و خبرنگاران اصلی شهر خبری نبود و کاملاً مشخص بود کسی برای ژنرال ارزشی قائل نیست و می‏دانند که مهره‏ای سوخته است که بیشتر برای پول ساختن سفر می‏کند. معروف است که ژنرالِ طماع، حتی در اوج قدرت و دیکتاتوری از دریافت رشوه‏های کلان ابایی نداشت و با عبدالغدیرخان به هر کس که توانست سانتریفوژ فروخت و صد البته سر‏اش تا آخرین لحظه در آخور آمریکا هم باقی ماند. بمباران بلوچستان و کشتن اکبرخان بگتی یکی از رهبران بلوچ با بیش از شصت نفر از اطرافیان و طرفداران‏اش فقط بخش کوچکی از جنایات اوست.

جلوی در ونکوور کلاب دو پلیس به حالت عادی ایستاده‏اند و با خنده و مهربانی از جریان می‏پرسند. یکی به سرعت برق از سابقه جنایات میهمانی که دارد می‏آید برای آنها می‏گوید. یکی از پلیس‏ها چشمکی می‏زند و می‏گوید بیخود نیست شهر «سوری» از پذیرفتن او سر باز زده. خنده‏ام می‏گیرد و آن پلیس دیگر را به حرف می‏گیرم. با شوق می‏گوید پلیس آنجا حاضر نشده امنیت او را به عهده بگیرد. با توجه به جمعیت بالای پاکستانی شهر سوری حتم داشتم که پلیس سوری عاقلانه‏ترین کار را کرده. به پلیس‏های فلایری از جنایات ژنرال می‏دهیم و به جمع افرادی که بر علیه مشرف فریاد می‏زنند ملحق می‏شویم. بچه‏ها درِ پشت را یافته‏اند و جمعیت دو قسمت می‏شود که ژنرال از در پشت داخل نرود.

میهمانان که افراد و تجار شهرند با ماشین‏های آخرین مدل جلوی در می‏ایستند و با صدای کر کننده جمعیت که همصدا فریاد می‏زنند شرم باد بر مشرف. شرم باد بر دیکتاتور سر به پایین می‏اندازند و وارد کلاب می‏شوند.

رهگذران می‏ایستند و می‏پرسند و ماشینها با زدن بوق و راه بندان همراهی می‏کنند.

ناگاه سه جیب استیشن از راه می‏رسد. خود اوست با بادی گاردهایی خارجی. جمعیت هجوم می‏آورد. عجیب است که برایشان غیر مترقبه است. در یکی دو دقیقه ناگهان ماشینها از جا کنده می‏شوند. کاملاً معلوم است که قصد در پشت را کرده‏اند. تا آنها آنجا برسند ما هم به دوستان آنجا ملحق شده‏ایم. ماشینها که می‏رسند من تقریباً وسط خیابان ایستاده‏ام و حتم دارم ژنرال زبان کوچک مرا هم دیده. حتی یک دقیقه معطل نمی‏شوند و رد می‏شوند. می‏دانیم ترجیح داده‏اند به در جلو بروند. تا آنها برسند همه به آنجا رسیده‏ایم. دوباره پوستر من با عکس تعدادی از بلوچ‏هایی که به دستور او کشته شده‏اند روبروی ماشین ژنرال است. سه ماشین توقف می‏کنند و جمعیت آنها را محاصره می‏کند. پلیس‏ها از جای‏اشان تکان نمی‏خورند. هر گلی که به سر ژنرال بزنند بادی‏گاردهای خود ژنرال زده‏اند. اما آنها هم می‏دانند اینجا کوئته و خضدار و دالبندین و نوکندی نیست که ژنرال ارد بدهد. اینجا کاناداست. بادی‏گارد ژنرال دست روی کسی که تظاهرات آرام و صلح‏آمیز بکند بلند کنند، خشتک ژنرال و بادی‏گاردهای‏اش را خواهند کشید. بادیگارد‏ها به سختی از میان جمعیت برای ژنرال راه باز می‏کنند. او در مقابل فریادهای: قاتل، جنایتکار، دیکتاتور و.. و… مانده است چه بگوید. دوستم تابلوی اکبرخان بگتی را به سمت‏اش دراز می‏کند و داد می‏زند تو او را کشتی. تو بلوچستان را کشتی! بر‏می‏گردد نگاه می‏کند. من تابلوی عکس‏های کشته‏شدگان را نشان‏اش می‏دهم و داد می‏زنم: جانی، قاتل، شرم به تو. دستهای خودش را مشت می‏کند و در حالیکه ادای مشت زدن را در می‏آورد آنها را به من و دوست‏ام نشان می‏دهد! حالا که ژنرال رسیده جلوی پله‏های کلاب یکی از پلیس‏ها خواهش می‏کند راه را باز کنیم! یکی دو بادی گارد نزدیک است بیفتند اما ژنرال جانی موفق می‏شود از در کلاب داخل شود.

خجالت را در صورت‏اش ندیدم. دریدگی بود و وقاحت و پر رویی…

در گوشه‏ای دور از جمعیت نشسته‏ام و اسپری نیترو گلسرین را زیر زبانم زده‏ام. نفس‏ام جا می‏آید اما ترجیح می‏دهم دیگر شعار ندهم و به جمعیت که هنوز بر علیه ژنرال فریاد می‏زنند گوش بدهم.

ترجمه بلوچی


جنایتکاری در ونکوور

Posted by balouch On January - 19 - 2011

ژنرال جانی پاکستان پرویز مشرف که دست‏اش به خون بسیاری از مردم پاکستان و منطقه آلوده است و به دستور‏اش بسیاری از بلوچ‏های ایران و پاکستان و افغانستان کشته شدند به دعوت کلاب بن موت، در ونکوور کلاب شماره نهصد و پانزده خیابان هستینگ غربی سخنرانی دارد. جزو صدها نفری باشید که جنایات او را جلوی روی‏اش فریاد خواهند زد و از ژنرال جانی و همراهان‏اش استقبال درخور! خواهند کرد.

ترجمه به بلوچی


Please come out and support this event and give the General the “welcome” he deserves!

The former president/military dictator of Pakistan, General Pervez Musharraf is being brought to town by the Bon Mot Club (their last speaker was Sarah Palin) to speak at the Vancouver Club on Wednesday, January 19th.

In response, progressive Pakistanis have come together to organize a peaceful protest at the Vancouver Club.

Details are below:

Protest against Musharraf:

-Wednesday, January 19th, Vancouver Club, located at 915 West Hastings. Following are the details:
– 6:00pm reception begins
– 6:45pm dinner
– 8:00pm-9:30pm Musharraf speech

We invite you to be prepared to gather at no later than 5:30pm outside the above mentioned address.



عکسِ بر عکس

Posted by balouch On January - 17 - 2011


بن بست

Posted by balouch On January - 16 - 2011


درک و دقت

Posted by balouch On January - 15 - 2011

برای پاسخ به سئوال زیر یکی از گزینه‏های داده شده را که درست‏تر می‏دانید انتخاب کنید:

سئوال:حسین خضری که بود؟

گزینه‏ها:

1- تقی‏ابن جعفر‏ابن حسین‏الخضری شخصی بود که با حضرت خضر ملاقات کرد و به حسین خضری شهرت یافت. آن بزرگوار در دوره امام جعفر صادق می‏زیست.

2- حلیم‏السلطنه حسین خضری برادر کوچک ناصرالدین شاه بود که معروف است ناصرالدین شاه او را در سنین کودکی خفه کرد.

3- تیمسار سرلشکر حسین خضری از افسران وطن پرست بود که در اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی اعدام شد.

4- اسم‏اش آشناست اما مطمئن نیستم کیست.

پاسخ درست:

حسین خضری جوان بیست هشت ساله کردی است که امروز در زندان ارومیه اعدام شد.

ترجمه به بلوچی


زانت و دقت

Posted by balouch On January - 15 - 2011

په چیری‏ان سوجا، شه داتگن گچینان یکی را که گهترن‏ات گچین بکنت:

سوج:

حسین خضری کی هت‏ات؟

1- تقی‏ابن جعفر‏ابن حسین‏الخضری کسی هت‏ات که گُ حضرت خضر ملاقات بوت و آیی نامدار بوت به حسین خضری. آ بزرگوارا به امام جعفر صادقی زمانا زندگی کرت.

2- حلیم‏السلطنه حسین خضری ناصرالدین شاه گوندین براست که ناصرالدین شاه آرا گو کرت و کشتی.

3- تیمسار سرلشکر حسین خضری شه یرانی وطنپرستین افسرانت که ممد رضاشهی حکومت رستن درگتا اعدام بوت.

4- نامارُن اُشکته؛ بلینا نزانین کی‏انت.

درستین جواب:

حسین خضری بیست و هشت سالگین کردی هتت که مروچی به ارومیه اعدام بوت.

********

********

*******

عزتمندین واجه‏ و حاتونان

منتگ مبهت. پارسی شنت ماهیا هر وقت شه آپا بگره تازگنت. زانین من بلوچی نوشتنا دیر شروع کرته بلینا منی کوشش همیشنت که جبران بکنین. زانین منی بلوچی خوب نیست. زانین که بیت شه اردو فانتان استفاده کنین. زانین بازینی شه کلماتان که من به کار برین بلوچی نیست‏انت و زانین که مشما رقم رقم بلوچی هبر دین په همیشا من زحمت وانتن و یوتوبی سرا هشتنارا هم به عهده گپته. شپ و روچ نان و آپی پدا جستن وقتی هم په گشترین جهدا نلیت. نظر داتنا را من شه مروچی پاچ هشته که دوستان په غیر بلوچی‏ان حبران کلمه پیشنهاد بکننت. فقط منا بخشایت که من شه اردو فانتا اصلاً خوشونه نیت و ابداً حاضر نیستن آوانا استفاده بکنین. منی دلیل هم نژاد پرستانه نیست فقط اردوی فانت به منی نظرا شه لحاظ هنری خوبصورت نیست انت. من په وقتی صرفه جوییا شه مروچی وانگ و یوتوبی سری هشتنا قطع کنین. لطفاً نظر بدهت که آ کار چنکه ضروری هست. زانین توار باز خوب نیست بلین یه فنی کاری هست و ربط ودی کنت به ساند کارت و منی کامپیوترا که انشا الله وقتی ﮣوه بوتن و پولدار در موردی حتمن اقدام کنین.


توهین به دولت و ملت افغانستان

Posted by balouch On January - 14 - 2011

جمهوری اسلامی از دولت افغانستان خواسته که شهروندان خود را که در اعتراض به جمهوری اسلامی، در کابل، مقابل سفارت ایران تظاهرات کرده‏اند دستگیر کند!

جناب کرزای صدر اعظم افغانستان به محض شنیدن این درخواست مثل تمام افغانستانیها به شدت خشمگین شد و خواست گوشی تلفن را بردارد و از وزیر امورخارجه‏اش بپرسد که آیا سفیر جمهوری اسلامی را به دفتر خود خواسته و اعتراض شدید‏اللحن کشور و مردم افغانستان را به رفتار غیر دیپلماتیک سران جمهوری اسلامی به او رسانده واز اوخواسته است که آنرا در اسرع وقت به اطلاع دولت متبوع خود برساند و به آنها بگوید مگر با نوکر پدرتان حرف می‏زنید؟ دیپلمات نیستید حد‏اقل مودب باشید. اما ناگهان یادش آمد که روابط دو کشور به صورت «کیف‏های سامسونت و چمدانی» حسنه است. لذا ا به شیطان لعنت فرستاد و زیر زبان گفت:

خیر است. ده نفر را دستگیر کردن زیاد پریشانی ندارد.

ترجمه به بلوچی




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!