
اوضاع در مملکت به خصوص در تهران، بحرانی است. بزرگان دین که دست بر قضا بزرگان مملکت هم هستند، علاوه بر ما، به شدت برای دانشمندان و علم و زمین و زلزله و گسلها هم عصبانی هستند و اصرار دارند که لرزش زمین به لباسهای سکسی و سینه باز مربوط است.
جالب اینجاست که در کشورهایی که رقص معروف عربی با آن لرزشهای استغفرالهی، هر دم، پردم، برقرار است؛ زمین آرامش و قرار بیشتری دارد. یا از زمان بابا آدم تا حالا نلرزیده یا اگر هم لرزیده ریشترش حتی ریشی را تکان نداده.
در دنبالهی همین بحثها این هفته خاتمی، امام جمعه موقت تهران، بدون اشاره به اعدامهای ماه گذشته گفت:
«ما آیهای با عنوان آیهی “ضد زلزله” داریم که سندش هم سند خوبی است». امام جمعه تهران که به خاطراهمیت قضیه چشمهایش، از هفتههای پیش بیشتر از حدقه بیرون زده بود؛ بدون آنکه مثل صدیقی به بد حجابی اشاره کند، به روایاتی اشاره کرد که در تفسیر نورالثقلین آمده.
احتمال میرود که اگر سایر آیات عظام حکومتی، دست از لخ لخ کردن، که عادت سنتی آنهاست، بردارند و به موقع در این باب اظهار عقیده کنند ما با انبوه روایت ضد زلزله، مواجه شده و علاوه بر خودکفایی قادر بشویم که به جای انقلاب که گندش در آمده و در حال بالا کشیدن خشتک خویش است، روایات ضد زلزله به اقصی نقاط جهان صادر کنیم.
خود اینجانب با کمی تفحص و غور، یکی دو روایت پیدا کردم که اگر آنها را قبل از زلزلهی هایتی میدیدم چه بسا جلوی زلزله آنجا را که بیش از دویست هزار زن و مرد و کودک و پیر و جوان با حجاب و بی حجاب را کشت میگرفتم.
در یکی از این روایات روایت است از رقاصابن پر قر که گفت:
روزی در نخلستان برای جمعی «قرش» میدادم. پس چون به لرزاندن رسیدم. یکی از تماشاچیان که همیشه درهم کم دادی و زر زیاد زدی گفت: کافر! چنان که تو میلرزانی قیامت به پا خواهد شد!.
در همان کتاب در صفحهای که شمارهاش را شیطان جویده بود از پسر نوح که در طوفان نوح غرق شد آمده بود:
الذین بازهم الدکمات الپیراهن والیقه و الظاهرون الچاک المعروف الانارین؛ هوالذی زلزلة فی القلوب الرجال. افحسبتم الشومبول الآقایون لایتحرکون؟ لا ریب فیه که اذا یتحرک شومبولهم والزلزلةَُ روی شاخهم.