Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

جناب موسوی فرموده‏اند: امروز حتی هاشمی رفسنجانی را تحمل نمی‏کنند.
این «حتی» کلمه‏ی عجیبی است. هر جا که بنشیند کرم می‏ریزد. آقای موسوی اگر، «حتی» را اینوری به کار برده باشد گارد خودش و اگر آنوری به کار برده باشد گارد هاشمی رفسنجانی را بازکرده. ولی دو قرانی من از زمانی که جنبش شروع شده، افتاده. حالا حتی گارد هر دو نفرشان با هم باز باشد من مشت قلمی‏ام را حواله مقام متقلب رهبری می‏کنم. حتی اگر گارد ایشان، گاردشان را محکم بسته باشد.

جناب موسوی فرموده‏اند: امروز حتی هاشمی رفسنجانی را تحمل نمی‏کنند.
این «حتی» کلمه‏ی عجیبی است. هر جا که بنشیند کرم می‏ریزد. آقای موسوی اگر، «حتی» را اینوری به کار برده باشد گارد خودش و اگر آنوری به کار برده باشد گارد هاشمی رفسنجانی را بازکرده. ولی دو قرانی من از زمانی که جنبش شروع شده، افتاده. حالا حتی گارد هر دو نفرشان با هم باز باشد من مشت قلمی‏ام را حواله مقام متقلب رهبری می‏کنم. حتی اگر گارد ایشان، گاردشان را محکم بسته باشد.

آیت‏الله سبحانی طوری که به گوش خبرنگاران برسد فرموده است: قرآن مي‌فرمايد مسلمانان بايد ابتدا اخبار را به اوالامر برسانند تا اگر اين اخبار مفيد به حال اسلام و مسلمين است، منتشر شود. بر اساس این فرمایش اگر یک خبرنگار دید که یک بسیجی سینه جوانی را شکافت اول آن خبر را باید ببرد بدهد دفتر مقام متقلب رهبری. خودش برود همان دور و برها سماق بمکد، اگر خبر به نفع مسلمین باشد که خود اوالامر به شریعتمداری امر می‏فرمایند منتشرش کند. اگر نباشد خبر را می‏آورند می‏دهند دستش می‏گویند آقا اخم کرد. در اینجا خبرنگار باید برود ببیند آیت‏الله سبحانی در دنباله فرمایشش چه گفته: ایشان فرموده‏اند: اهل فكر بايد استنباط كنند كه اخبار آنگونه كه مصلحت است، منتشر شود.
خب خبرنگار اینجا چاره ندارد که تکلیفش را روشن کند یا اهل فکر هست یا نیست. اگر نیست پس فردا از نظام گله نکند. اگر هست که باید برود خبر را اینگونه منتشر کند: یک جوان تظاهر کننده سینه یک بسیجی را شکافت و مأموران از ترس آنکه مزاحمش نباشند گذاشتند او فرار کند. البته خبرنگار نباید به حرف من گوش بدهد چون فرمایشات آیت‏الله هنوز تمام نشده. ایشان می‏فرمایند:
هر خبري نبايد به صورت عمومي پخش شود و اگر قرار است خبري به اطلاع عموم مردم برسد، شرايط جامعه بايد مد‌نظر قرار گيرد.
خب با این حکم خبرنگار باید برود دفتر همین آیت‏الله، خبر را بدهد و منتظر بماند تا ببیند خبر از کدام اخبار است. البته خودش هم عقل دارد اگر داشتند در خیابان داد می‏زدند: سید علی پینوشه ایران شیلی نمیشه که نباید خبر چاک دادن سینه را عمومی منتشر کند. فقط خصوصی آن را برای همان بسیجی فکس کند و قال قضیه خبر رسانی را بکند.
البته آیت‏الله سبحانی بالاخره مرجع تقلیدند اسم و رسم و سایتی دارند. برای آنکه خبر آزاد گردش کند و باز این کفار با آن حقوق بشر کوفتی خودشان نظام را سرکوفت نزنند یک ارشاد نهایی هم فرموده‏اند و آن اینکه:
دروغ گفتن حرام است ولي راست گفتن واجب نيست.
خوب با این فرمایش حالا خبرنگار واقعاً می‏تواند برود دفتر خودش و فکرش را که نعمتی است خدادادی به کار گیرد. خودش نباید تحت هیچ عنوان حرفی بزند اگر سردبیر پرسید چه خبر؟ شروع کند هر و هر خندیدن و جواب ندهد. چون اگر هر و هر نخندد و جواب بدهد و بگوید پاره نکرده دروغ گفته که حرام است و گناهکار می‏شود اما چون راست گفتن واجب نیست بهترین کار این است که هر و هر( حالا هر و هرش آنقدر مهم نیست، میتواند لبخند بزند. یا هم خیلی جدی باشد) بخندد و با کارت خبرنگاری‏اش بازی کند. اگر موقع سئوال کارت خبرنگاری‏اش به گردنش نبود می‏تواند با تخ… خودش بازی بکند که احتمالاً مستحب است ولی راست نگویید چون واجب نیست.

آیات اینگونه عظامند که سردخانه‏های میوه پر از جسدند.