جادوگری پیر، کِرمی را قدرت مار افعی بداد. کِرمِ مار گشته هلاکت بگُستَرد، چندان که جادوگر را فغان برآمد. چون عزم کرد که قدرت از او ستاند در او درماندگی کِرم نه که جنگندگی مار بدید. پس کتاب طلسمیات بگشود و در باب کِرم های افعی شده این بدید:
چنانچه کِرمی را نیش مار بخشیدید گرفتن آن نیش از آن کِرم میسر نباشد الا به خوراندن واجبی!