Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

ایمیلی رسیده که تشویقم می‏کند راجع به جنایت هولناک سینما رکس آبادان بنویسم. تاریخ را نگاه می‏کنم و می‏بینم تا بیست و هشتم امرداد ماه که سالگرد این اتفاق شوم هست ده روز بیشتر نمانده. به سال پنجاه و هفت پرت می‏شوم و فلج شدن نظام شاهنشاهی در مقابل ملتی در صحنه.

بیش از چهارصد نفر در سینما سوخته‏اند. شاه و شیخ همدیگر را متهم می‏کنند و دوباره ماجرایی جلو چشمان ما چون دهها ماجرای مملکتمان وارد برمودای ابهام می‏شود.

حالا من مانده‏ام واین ایمیل و این ده روزی که مانده به سالگرد فاجعه.

گوگل جای آرشیو قدیم را گرفته و لازم نیست برای دسترسی به اطلاعات شال و کلاه کنم و به کتابخانه بروم. دهها صفحه و عکس می‏آید اما سایه ابهام بر همه آنها افتاده. ساعت ده شب بوده. تعداد قربانیان را تا هفتصد نفر هم گزارش کرده‏اند.

به زن و مرد جوانی فکر می‏کنم که تازه ازدواج کرده‏اند. به دختر و پسری فکر می‏کنم که اولین ملاقاتشان بوده. به کودکان نوجوانی فکر می‏کنم که با التماس از پدر و مادر خود اجازه رفتن به سینما را گرفته‏اند. به مادر و پدر پیری می اندیشم که به خاطر فرزندشان آنجا بوده‏اند و ناگهان جیغ و داد و فریاد هفتصد نفرشان که جنونی مرگ را بر آنها دمیده دیوانه‏ام می‏کند. راستی ما کجا گم شدیم؟ این دیوانگان چه کسانی هستند و به چه حق هنوز در شهرها دختران و پسران ما را حلق‏آویز می‏کنند؟ چرا هفتصد نفر هنوز در ابهام ذغال شده‏اند؟ حق با فرستنده ایمیل بود. سیما رکس و آنهمه انسان ارزش دارد که سالگرد داشته باشند.

تسلیت به بازماندگان آن نازنیان.


6 Responses to “آدم سوزی سینما رکس”

  1. omid_farda says:

    ننگ ابدی بر جنایتکارانی که بر خاکستر این دل سوخته گان سجاده پهن کرده اند

  2. Nima says:

    شما از گوگل استفاده میکنین برای یافتن این اطلاعات؟ مگه آرشیو روزنامه ها رو وب هست؟ من همیشه با پیدا کردن منابع مشکل داشتم. میتونین کمک کنین اگه سایتهایی را میشناسین که میشه روش اطلاعات پیدا کرد؟

  3. Anonymous says:

    شیخ علی تهرانی اولین کسی ست که از طرف آیت الله خمینی بنام قاضی به آبادان می رود تا چند و چون ماجرا را پیدا کند و بانیان این کار را مجازات کند. بنا بر گفته شیخ تهرانی وقتی ایشان پرونده ها را می بیند متوجه می شود که دست چند تا روحانی در کار است و آن سه نفر که این کار را کرده اند از هواداران آنها بوده اند. بنا بر گفته آقای تهرانی اینها قصد کشتار مردم را نداشته اند حتا دونفر از خودشان هم در آتش سوخته اند. اما یک افسر و چند نفر دیگر به اتهام آتش سوزی در زندان بوده اند. آقای تهرانی بر می گردد تهران و ماجرا را به آیت الله خمینی می گوید. آیت اله خمینی می گوید بهتر بود هر جور شده قال قضیه را می کندید. بعد هم موسوی تبریزی را بجای تهرانی به آبادان می فرستد تا کار را تمام کند. آقای تهرانی می گوید توی راه مشهد بودم که خبر تیرباران آن بی گناهان در بند را شنیدم و بشدت گریستم.

  4. Anonymous says:

    آه…

    نارنج

  5. Anonymous says:

    L'incendie criminel du Cinéma REX

    19 août 1978, quelques mois avant la Révolution Islamique, les adeptes de Khomeiny voulaient radicaliser leur lutte. Ils organisèrent l’incendie du Cinéma Rex dans la ville pétrolière d’Abadan : 400 personnes sont mortes carbonisées dans les flammes.

    Les portes de la salle avaient été bloquées de l’extérieur. Un jeune mollah étrange, qui fumait la pipe et portait des lunettes noires, était le responsable de la coordination de cet attentat imaginé de A à Z par Montazeri, le dauphin de Khomeiny. Une fois leur forfait accompli, les mollahs se sont emparés des prêches pour accuser le Shah. Le lien entre le Shah et les ouvriers du pétrole se rompit et la ville d’Abadan, et les ouvriers fidèles à la monarchie basculèrent dans l’opposition.

    L’équipe était formée d’1 mollah et trois techniciens. Les techniciens avaient disposé des bidons de produits chimiques dans la salle. Ils devaient mettre le feu pendant une projection, renverser les bidons et s’en fuir. Le mollah qui faisait le guet au dehors a alors bloqué les portes dès le début des opérations condamnant les trois autres. Deux ont péri avec les spectateurs et un autre, Hossein Boroujerdi [1], gravement brûlé échappa à la mort et révéla les dessous de l’affaire dans « Behind The Islamic Revolution’s Curtains – Confessions of Hossein Boroujerdi » (ISBN 3-93524966-7). Et divulga l’identité du Mollah incriminé.

    Le mollah fumeur, c’était Khamenei, dit le palestinien, formé à l’école des meurtriers de l’OLP.

  6. Anonymous says:

    با درود به مردم شريف و آزاديخواه ايران ،
    قبل از هر چيز از مشکلات زبان فارسيم معذرت ميخواهم، تبعيد زبان فارسی را هم ميگيرد ولی لحظه ای ايران عزيزم را فراموش نکردم و اين نوشتنه ها حتی اگر با غلط است ولی باز نشانگر اين است که ايراني، ايرانی خواهد ماند.و اما سينما رکس؛ قبل از فاجعۀ کهريزک همه چيز را در مورد اين رژيم با شک نگه ميکرديم و آنکس خدائی ناکرده اسم جمهوری اسلامی را با خون آلوده ميکرد يک جنايتکار بود؛تا مردم با چشم خود ديدن و با گوش خود شنيدن آنچه را که رژيم کرد و ميتواند بکند! با چشم خود ديدن که ميتوانند به روی مردم بيگناه در پشت بام يک کميسريا تير بکشند و يا مردم را با ماشين له کنند.مردم ديدند که پشت پردۀ جمهوری اسلامی جيره خواران فلسطينی و لبنانی هم برای رعب افکنی به ايران دعوت ميشوند تا بيايند به ما تجاوز کنند. قبل از 22 خرداد جمهوری اسلامی تلفنش به خدا وصل بود، اينها واسطۀ ما و خدا بودند حتی استخوانهای پوسيدۀ اجدادشان ما را شفا ميداد.در آنزمان بعد از آتش سوزی سينما رکس،اعلام کردند شاه کرد!حال با گذشت زمان ميبينيم شاه چقدر عوعو کفتاران زا تحمل کرده، تاريخ ايران در آنشب که بخوبی يادمست ورق خورد! اينها شاه را محکوم کردند و شاه با وحشت افکنی اين جانيان بوحشت افتاد! در کتاب حسين بروجردی که زير عنوان اعترافات يک پاسدار سابق مينويسد:"خامنه ای به ما قرار ملاقات داده بود در طرف بازار و پيپ بدهان آمد و به يکی از اقوام آيت الله شاهرودی که ايشان هم يک رانده شده عراقی بود پول داد در يک پاکت نامه"من فکر ميکنم اين شخص نقدی باشد. اينها مواد منفجره را از يک کليمی در اطراف توپخانه ميخرند و راهی آبادان ميشوند و سينما را ميسوزانند.حسين بروجردی اعتراض ميکند؛ در اسلام اين چيزها نيامده و چرا؟ تحت تعقيب قرار ميگيرد. البته کتاب حسين بروجردی در سال 2007 انتشار پيدا کرده و ايشان مانند بختيار و فرخزاد مورد شليک گلوله قرار گرفته اند. خامنه ای مغز متفکر اين جنايت بوده، حتی حسين بروجردی از قاچاق ترياک به ارئپا حرف ميزند! از يکی از روحانيون فيلمبرداری ميکنند در پاريس وقتی که رابطه با يک مرد جوان داشته! امروز در وبسايت مهدی خزعلی خواندم که ميگويند احمد خمينی را کشتند! مرغ دزد ميشه شتر دزد! اينها از سينما رکس شروع کردند تا گروگانگيری 70000000 نفر در ايران. شايد خشم و نفرت آبادان در اين سالگرد شعله ور شود بر عليه ضحاک ترياکی ديوانه!
    دوستان اينها خدا را نميشناسند.اينه نفرت مردم دنيا را برعليه مسلمانان افزوده اند. اين زمين لرزه پس انتخابات جنگ رفسنجانی و مجتبی خامنه ای بود بگذاريد مجتبی اينبار به تنهائی شهيد شود.مطمئنن در اين زمان چاقو را بر روی شاهرگ ما گذاشته ايد؛اما تا کي!
    برادران بلوچستان،کردستان،بهائی و خانواده های زندانيان ما بعد از اين اهريمنان زخمهايتان را درمان خواهيم کرد و در برابر بارگاه خداه از کفر اين کفار پوزش خواهيم طلبيد.همه در يک کشتی هستسم و در اطراف کوسه های اسلاميست.تا آزادی ميجنگيم،خدا به همراهتان!

Leave a Reply



VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!