احمدینژاد در افتتاح کارخانه سیمان زابل گفت اگر كسی برای سيستان و بلوچستان دلسوز است، جوانان را برای سرمايهگذاری در زمينههای مختلف تشويق كند.
تشویق:
ای جوانان عزیز که نظام شما را در سنین کودکی مثل ابراهیم مهرنهاد میاندازد زندان و روزهای جوانیتان را یکی یکی روی دیوار خط میکشید؛ دست از زندان بودن بردارید و سرمایههای خود را جمع کنید و بیایید در زمینههای مختلف سرمایهگذاری کنید. چرا شما مثل شیرمحمد شهبخش میروید کارگر بلوچ میشوید و سرمایه خود را زیر شکنجه میبازید؟ مگر چیزی غیر از دفن شدن دزدکی توسط سربازان گمنام عایدتان میشود؟ آیا بهتر نیست سرمایه خود را بیاورید و در زمینههای مختلف سرمایه گذاری کنید؟ ای جوانان که راه افتادهاید و در بنادر کشورهای خلیجی حمالی میکنید چرا نمیآیید مملکت خودتان و در زمینههای مختلف سرمایه گذاری نمیکنید؟ جوانان عزیز حرف جناب پرزیدنت را که اصلاً عشق سفر ندارد ولی مسائل مملکت را گذاشته و برای افتتاح یک کارخانه پا شده آمده زابل به زمین نیندازید، بیایید و حیا کنید، فقر و بدبختی و بیکاری و زندان را رها کنید و در زمینههای مختلف سرمایه گذاری کنید. فکر میکنید رئیس جمهور نمیداند که کارخانه را کدخدا مشهدی حسن هم میتوانست افتتاح کند؟ ایشان به همین عشق آمدند که شما تشویق بشوید. شما هم اگر بگویید چه سرمایهای چه کشکی چه پشمی دل رئیس جمهور میشکند. خاک بر سرتان شما چطور مرزنشینان غیور و میهمان نوازی هستید؟ یلا زود باشید سرمایهگذاری کنید.
بعد از نوشتن: عکس مال رئیس جمهور نیست. مال شیرمحمد شهبخش است که در زمینههای مختلف سرمایهگذاری نکرد.
سئوال: چرا پرزیدنت به دو کشور پر انفجار و ترور افغانستان و عراق با اطلاع قبلی میرود ولی به سیستان و بلوچستان بدون اطلاع و سرزده وارد میشود؟
جناب راد گرامی با مهر فراوان. سپاس گذار الطافات هستم و خوشحالام که تجربه خوبی از همسفری با بلوچها داشتهای. در استان سیستان و بلوچستان و در میان قوم بلوچ هم مثل تمام نقاط دنیا و اقوام بشری افراد سودجویی که برای سنتها خود و ارزش های انسانی احترام قائل نیستند یا منافع فردی را بر آنها ترجیح میدهند وجود دارد و چه بسا دوستانی باشند که تجارب بدی را داشته باشند که طبیعتاً باعث شرمندگی میشود. تمام مذاهب کم و بیش از گوشهای از بام میافتند و اگر رهبران مذهبی و روشنفکران آنها رشته امور را دردست نگیرند و جاهلان و بیسوادان همه کاره بشوند مسائل را برای خود و دیگران آزار دهنده میکنند. عمومیت دادن رفتارهای بد به پیروان یک مذهب و رفتارهای خوب به مذهب دیگر مد نظر و مورد تایید من نیست. فکر میکنم شما هم موافق باشید که زندگی مسالمت آمیز و احترام به دست آوردهای اجتماعی بشری میتواند جهان بهتری برای زیستن بسازد. با احترام فراوان
ما هنوز در خواب خوش ارباب ورعيتی زندگی ميکنيم. يعنی در برابر کارگر وانمود ميکنيم که کارش ارزشی نداشته و ما اگر پولی ميدهيم چون آدم با انصافی هستيم. وای بر ما عدالت اجتماعی از کارگر شروع ميشود(عربها برای ثروت خويش جنگلهای افريقا را آتش ميزدند وبرده ميگرفتند و افريقائيها از ان به عنوان راضيه ياد ميکنند). رحم داشته باشيد بجای حقوق نخود و لوبيا ندهيد. در اروپا ساعت کاری يک کارگر ماهر بيشتر از يک معلم است. بايد سنديکاهای کارگری را گسترش داد. اگر چه تحريم ما را به فقر سوق ميدهد و بيکاريهاي جديد از خير برکت احمدي ن. است.
بلوچِ عزیز.سالیانی است که نوشته هایت را میخوانم؛یادم هست که گاه و گداری در اصغر آقا مطالبت چاپ میشد.من محبت بلوچ ها را هرگز فراموش نمیکنم.سالها پیش به کمکِ گروهیْ بلوچ از ایران فرار کردم.چند نفر بودیمْ با ادیانِ مختلف(مسلمان.ارمنی.یهودی) و بلوچها هم میدانستند و با اینکه بسیار متعصب بودند و نمازشان قطع نمیشد؛کوچکترین بی احترامی به هیچکدام از ما نکردند و همه با هم همسفره بودیم.هیچ صحبتی از نجس بودن و چرت و پرتهایِ شیعه ها را نداشتند.آنها قوی ترین انسانهایی بودند که من تابحال دیده ام.این دلقک؛اَن آقاْ معلوم است که جراتِ اینکه با اطلاعِ قبلی به بلوچستان را برودْ را ندارد.
قربانِ تو و همهء قومِ ستم کشِ بلوچ:راد