نظامی که در بدو ورود، شعار صدور انقلاب را به جهان میداد، در آستانهی رفتن، دست به صدور «اعدامی»، بین استانها و شهرهای خود زده است.
در عرض کمتر از دو روز، ده نفر اعدام شدهاند. بلوچها در کرمان و کرمانیها در بزمان. کرد و ترک در تهران و تهرانیها در سمنان. از ترس شکل گیری تجمعات خودجوش مردمی و به منظور رد گم کردن، نام خانوادگی عزیزان ما تبدیل شده به «ر» و «ز» و «سین» و «شین». حضرت رهبر مهرههایش را چیده، آقازاده مرتضی خوابهایش را دیده؛ در سایه سرداران خپله، با شکمهای برآمده و دوشهای پر از درجه جسد برادر و خواهر من و توست که باد بهاری تکاناش میدهد.
باید تکانی خورد و تکانی داد این بلای آسمانیِ آسمان پناه را.
Man migooyam sardar naghdi bood k cinema Rex ra atash zad. Balooch jan aya mitavanid dar morde eterafat Hossein Boroojerdi cheezi benevisid.
In edamha manand sagist k domash ra laye payash gozashteh v dandan neshan midahad.
BARADARAN MA RA EDAM NAKONID EY BIKHODAYAN!