Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

6 Responses to “ترور چندین فرمانده ارشد سپاه در بلوچستان”

1. دفترها says:

   10/18/2009 at 7:53 pm

   سلام؛ من نیز با خشونت و کشتار موافق نیستم ولی به قول دوستی عاقبت ظلم و سرکوب بیش از این نیست.
   در سیستان و بلوچستان خفقان و سکوت حکمفرماست..جائی به مانند بلوچستان که اگر کسی فریاد هم بزنه فقط برای خودش فریاد زده. اعلامیه رو خوندم …دوست عزیز؛ اقای میهنی شما چقدر اخبار جنوب ایران و مناطظ محروم رو دنبال میکنید؟
   آبادی های بی آب و درخت و صحراهای بی آب…اشک های مادری که می باید جنازه فرزند خود را به دست بشوید!
   اینها هموطنان ما هستند که در ریگزار عریان به دنبال نقش سراب می دوند.
   جوانان بسیاری از این خطه بیگناه هر روز در زندان های رژیم اعدام میشوند.

   من کشتار و اعدام رو تائید نمیکنم.
   ولی شما راه حل بهتری سراغ دارید؟جایی که انسان از کوچکترین حقوق انسانی خودش محرومه!! شاید یک حزب اصلاح طلب مخصوص این مناطق محروم مشکل را با مصالحه حل کنه؟! نه؟؟

2. Anonymous says:

   10/18/2009 at 7:18 pm

   فانوس شبگرد

   جناب حضرت گرامی‌، آقا یا خانم، د. میهنی

   شما حتما اوایل انقلاب را به یاد میاورید که:

   اولین گروهی که این حضرات و امامان و نوادگان عربها( یعنی‌ پرچم دارن علی‌، حسین و حسن، تقی‌ و نقی‌، جعفر و کاظم) ۳۰ سال گذشته به ایران و نسل ایرانی‌ ارمغان آوردند، حزبی بود به اسم جندلله، که در آن زمان گشتهای شبانه راه میندختند و ایست و بازرسی میکردند!! آیا آنان سنی و یا کرد یا بلوچ بودند؟ آیا این انقلاب در زاهدان یا سنندج بر سر ایرانی‌ تاج گذاری شد؟ آیا فرقی‌ بین درازی ریش طالبان و امامان شیعه شما مشاهده کردید؟ آیا شما فرقی‌ بین رفتار طالبان و نمایندگان خدا در ایران مشاهده کردید؟

   حضرت گرامی‌ آقا یا خانم د. میهنی، ما ایرانیها چه افتخاری در دنیا برایمان مانده؟ اگر دو زار ابرو! فرهنگ! معرفت! انسانیت! وجدان!شما سراغ دارید بفرمایید ما حاضریم میلیونها به خریمش.

   گروهای مثل جندلله، و، و، همه و همه، ایرانیهای هستند که با همان اسلحه که خمینی به جان مردم افتاد با همان اسلحه به جان این رژیم افتاده‌اند!! حالا بدبختی این است که شخصی‌ در انور دنیا مثل عبدالقادر باید جوابگویش باشد؟ عجبا از دیدگاه شما و سطح فکر شما؟ عجبا؟

   گیرم که عبدالقادر و من و شما با خمینی یا با ۴ تا بلوچ یا ۸ تا کرد همدل یا ضد هم بودیم، که چی‌ بشه؟ عربها وطنمان را گرفتند و ما را هم از وطن بیرون کردند! حالا ما باید به شما آقای یا خانم د. میهن جوابگو باشیم که ۴ تا بلوچ آیا طالبان هستند یا از مدل زهر مار شیعه؟ اگر اجازه بدهید من جوابگو باشم، گور بابای ۴ تا عرب در عربستان که سرزمین ما را به خاک و خون کشیدند.

   اصل اسلام انی‌ است که نواده گان محمد میگویند، حال اسمش می‌خواهد سنی باشد یا شیعه یا طالبان یا امامان؟ لعنت خدا بر سنی که پدر و مادر شیعه باشد!

   درود خدا بر حزب الله و جندلله و ثارآلله که آابروی اسلام را این چنین در روزه روشن با رفتار‌هایشان بر با د میدهند. ۳۰ سال است که آخوندها طبقه قوانین اسلامی میکشند حالا کسی‌ هم طبقه همان قرآن هم میکشد، هر که باشد باشد، آدم کش کفر و جلاد است، می‌خواهد رئیس قوه قضایی باشد یا رئیس حزب جندلله!

   حضرت آقای یا خانم د.میهنی، زنده باد عرب، زنده باد خمینی، زنده باد شیعه زنده باد سنی زنده باد جندلله، زنده باد تمام کسانی‌ که به اسم اسلام در تاریخ اسلام آدم کشیی کردند و یا به اسم اسلام کشته شدند. زنده بعد این افرادی که امروز کشته شدند.

   به من چه به تو چه به عبدالقادر چه. گور بابای همه آدمهای عقب افتاده.

   جناب بلوچ با معذرت از مزاحمت و اشغال سایت شما، لطفا سانسور نکنی‌، و این نظر بی‌ نزار ما را هم چاپ کنی‌.

   زنده و جاوید باد ایران و ایرانی‌(اصیل)

3. Abdol-Qader Balouch says:

   10/18/2009 at 6:17 pm

   جناب د.میهنی گرامی
   با درود و مهر
   در مورد اینکه چرا گروه جندالله اعلامیه خودشان را نخست به عربی و سپس به فارسی نوشته‏اند اطلاعی ندارم و در واقع از چنین کاری توسط شما آگاه شدم. در مورد اینکه آیا فکر می‏کنم این عملشان یک توهین آشکار به ما ایرانیان و زبان فارسی است. خیر چنین نمی‏اندیشم. هر کس یا گروهی در هر برهه‏ای با توجه به سیاستهایی که دارد بهترین تصمیماتی را که منافع کوتاه مدت و بلندمدتش را تأمین کند انتخاب می‏کند. همانطور که اشاره کردید این گروه خود را گروهی ایرانی می‏داند. در مورد نگرش وهابی یا طالبانی این گروه من چیزی نمی‏دانم و نخوانده‏ام و تا جایی که مصاحبه‏های رهبر این گروه را اینجا و آنجا تعقیب کرده‏ام چنین اقراری نشنیده‏ام اما اگر چنین نگرشی هم داشته باشند واقعیتی است که وجود دارد. آنچه راه مرا از این گروه جدا می‏کند همین باور به خشونت یا اعتقاد به مسالمت است. من نمی‏توانم طرفدار کشت و کشتار باشم. برای کسانی که آشنایی به بلوچستان ندارند و اخبار آن استان از کانال تصفیه شده جمهوری اسلامی به آنها می‏رسد این باور وجود دارد که در بلوچستان یک گروه آنهم به نام جند‏الله وجود دارد. دلیل این باور این است که این گروه به خاطر استفاده از کامپیوتر و آشنایی به شیوه خبر رسانی و استفاده از سایر زبانها از جمله زبان عربی گزارش فعالیتهای خود را از مسیری غیر از مسیر جمهوری اسلامی به گوش ایرانیان و جهان می‏رساند. گروههای دیگر بلوچستان که همیشه درگیر با نظام هستند و آنها هم از روش خشونت و مبارزه مسلحانه استفاده می‏کنند به خاطر عدم استفاده از روشهای تبلیغاتی مشابه ناشناخته مانده‏اند. گرچه من چند بار عدم وابستگی‏ام را به این گروهها اعلام و ترور و خشونت کور را محکوم کرده‏ام و آرشیو هفت ساله وبلاگم کنار داستانها و کتابهایم نظرم را و نگرشم را به جهان و هستی به روشنی نشان می‏دهد اما با هر انفجار و ترور- انگار به خاطر بلوچ بودن- همیشه این علامت سئوال بالای سرم روشن می‏شود. نسبت دادن آنچه که در بلوچستان می‏گذرد به کشورهای خارجی یا مربوط دانستن آن به نگرشی خاص و جریانی مذهبی هدفی است که جمهوری اسلامی تعقیب می‏کند. ما در عین حالی که مخالف ترور و خشونت هستیم می‏توانیم عملکرد نظامی را که به نظام خون و جنون و بی رحمی معروف است در استانی مثل بلوچستان مد نظر داشته باشیم. وقتی اعدامها و دستگیری‏ها و تجاوزات و حملات به خانه افراد سرشناس حالا در پایتخت ایران به اوج توحش رسیده، می‏شود حدس زد در شهرهای دور افتاده بلوچستان چه جنایاتی گزارش نشده به فراموشی سپرده می‏شود. در چنین شرایطی طبیعی است که انسانهایی که در میان کشت و کشتار و تجاوز و ظلم هستند دست به مقاومت و مبارزه بزنند و گروههایی تشکیل بدهند آنها پر دردتر از آن هستند که برای محکوم کردن داستان نویسی مثل من که سی سال از آن دیار دور بوده‏ام تره خورد کنند. برای ایران امنیت و آزادی و صلح و دوستی آرزو می‏کنم و امیدوارم کشوری بشود که در آن زندگی آنقدر شیرین و زیبا باشد که هیچ جوانی مرگ خودش و دهها نفر را به کمر نبندد.

4. سرخ says:

   10/18/2009 at 6:12 pm

   دم همشهری های شما گرم!! امیدواریم که بیشتر ببینیم! من با خشونت علیه این رژیم صد در صد موافقم! لیاقت صلح ندارند این حیوانها

5. د. میهنی says:

   10/18/2009 at 5:18 pm

   بلوچ گرامی، آیا می دانی چرا این گروه (جندالله)ریگی اعلامیه خودشان را نخست به عربی و سپس به فارسی نوشته اند. آیا فکر نمی کنید که این یک توهین آشکار به ما ایرانیان و زبان فارسی است؟ (در صورتی که اینان خود را یک گروه ایرانی می دانند)
   در هر حال گذشته از شیوه ی مبارزه ای که اینها می کنند، من نمی خواهم در این باره سخنی بگویم چون من به ترور و خشونت کور و روشن، به هیچ نوعش اعتقادی ندارم, ولی برای من بسیار نمایان است که این گروه(جندالله) نگرشی وهابی و طالبانی به اسلام دارند. برای کسانی که اعتقادات دینی یا اسلامی ندارند و سالهاست که نیش تازیانه رژیم اسلامی بر بدنشان است، اسلام، آنهم طالبانی با نگرشی وهابی آن، براستی شکنجه آورست.
   از میان نوشته های وبلاگ و کتاب هایتان یک شناخت نسبی می توان گفت از شما دارم و با توجه به اینکه شما یک فرد فریهخته و روشنفکر و خود نیز از سرزمین بلوچستان هستید، مایل بودم دیدگاه شما را در باره ی این گروه بدانم. البته اگر دوست دارید که خوانندگان خود را از نقطه نظرات خود در این باره آگاه نمایید.
   اگر پیش تر در این زمینه نوشته ای در وبلاگ خود دارید که من ندیده ام، باز هم مایه خوشوقتی است که اگر مرا به آن نوشته راهنمایی کنید.
   بسیار سپاسگزارم

6. خُسن آقا says:

   10/18/2009 at 8:29 am

   عاقبت نیروی سرکوبگر همین است