این داستان با یکی بود و یکی نبود شروع نمیشود. در این داستان یکی بود و دیگران را نمیخواست باشند. در داستانهای قدیم غیر از خدا هیچکس نبود. در این داستان بر عکس غیر از خدا همه هستند و راه میروند و بودن خودشان را فریاد میزنند. داستانها میتوانند واقعی باشند، اما واقعیت این است که حقیقت را نمیشود داستان کرد:
سعید را وسط خیابان انداخته بودند. اول داستان گفتم: یکی بود دیگران را نمیخواست باشند. هه! سعید پر انرژی و پر امید را هر کسی نمیتوانست آنگونه با سری شکسته، خونین و مالین کف خیابان بیندازد. نه، نه. سعید مثل شخصیتهای داستانهای دیگر، چهرهای خلق شده نیست. او سعید عباسی است. بیست و چهار ساله،فروشنده کیف و کفش، مجرد، ساکن خیابان رودکی تهران، پایتخت ایران. در همین اعتراضات روز شنبه در تهران که غیر از خدا همهی جیرهخواران مسلح بودند، نفسش را برای پیرمردی مجنون دزدیدند. داستان سعیدها همیشه به کوتاهی عمر آنهاست.
داستانی به کوتاهی یک عمر
June - 25 - 2009
در ضمن براي اتحاد بيشتر حداقل در اين دنياي مجازي آدرس شما را به پيوندهايم افزودم.
پاينده باشيد
درود بر شما
از امروز ديگر اين مردم مي دانند با چه كساني طرفند و از امروز آتش زير خاكستر خواب پليسدشان را آشفته تر از قبل مي كند. اينها با حماقت خود تيشه اي به ريشه خود زده اند كه "حضور پرشور ملت" را يكسره بر باد فنا داد. دوست عزيز من، از دست رفتند مشروعيت رژيمي كه همه جنايتهايش را در لواي الله مي پوشاند و با ژستهاي قرن بيست و يكمي دنيا را به ديالوگ دعوت مي كرد بزرگترين دستاورد ماست و قطعا اين آغاز راهي است كه براي رسيدن به دموكراسي بايد بپيماييم و قطغا قربانيان اين راه بسيار بيشتر از انقلاب كور سال 57 خواهد بود چون رژيمي ضد ايراني و مهمتر از آن ضد انساني بر سر كار است كه از هيچ جنايتي رو گردان نيست.
به اميد آزادي ميهنم از چنگال دژخيمان و به اميد روزي كه ايران كهن به آغوش مردمش و جهان بازگردد
دوستان عزیزی که تو کار ریاضیات، منطق، اقتصاد، علوم کامپیوتر، فیزیک، و غیره هستید. لطفا فکر کنید و سریعا یک راه حل برای مشکل تجمعات داخل ایران پیدا کنید. این موضوع رو جدی بگیرین لطفا. این مساله شماست، نشون بدید که چیزهایی به درد بخور هم بلدید! لطفا این مطلب رو تو بالاترین بزارید
یکی از مشکلات بسیار جدی که در راه راهپیمایهای مسالمت آمیز مردم وجود دارد این است که ماموران مسلح دولتی همزمان با دیگران از مکان و زمان راهپیماییها خبر دار میشوند و با حضور زود هنگام در محل مورد نظر از تشکیل هسته اولیه این تجمعات جلوگیری میکنند. سوالی که مطرح میشود این است که چه راه حلی برای این مشکل وجود دارد. من متخصص نظریه بازیها نیستم اما فکر میکنم که بشود یک استراتژی پیدا کرد که امکان تشکیل تجماتی با تعداد قابل توجهی از مردم رو بده. صورت مساله اینه: فرض کنید پانصد هزار نفر میخواند در جائی، مهم نیست کجا مثلا در یکی از میادین تهران، تجمع کنند. فرض کنید صد هزار نفر نیروی ضد شورش هم وجود داره. مردم چه جوری رفتار کنند که در یکی از میادین حدود صد هزار نفر بتونند تجمع کنند؟ برای اینکه موضوع روشن بشه استراتژی زیر رو در نظر بگیریید:
فرض کنید که مردم قرار است ساعت ۴ بعد از ظهر در میدان انقلاب جمع بشن. حالا قرار میزاریم که هرکسی بره در اولین میدونی که در فاصله حد اکثر ۵ کیلومتری میدون انقلاب است تجمع کنه و وقتی که تعداد تجمع کنندگان به مثلا ۱۰۰ نفر رسید به میدون نزدیکتر حرکت کنند. و قرار میزاریم که اگر کسی به مانع برخورد کرد(مثلا پلیس ضد شورش یا…) راهش رو کجع کنه ولی عقب نره. در این صورت چه اتفاقی میافتد؟ به نظر من امکان اینکه تعداد قابل توجهی از مردم بتونن در یک جا همدیگر رو پیدا کنند بسیار زیاد است. شما فکر کنید چرا و ببینین آیا استراتژیهای بهتری پیدا میکنید؟
yani tamam shod?? koshtand o zadand o gereftand o hamin???? I do not understand…..
بلوچ عزیز لطفن اگه خواستید این حرفهای خمینی که در سایت حوزه برایتان فرستادم انتشار بدهیدتا مردم بیشتر این مفت خوران جانی را بشاسند
ولایت فقیه ضد دیکتاتوری
تئوری انقلاب اسلامی برگرفته از اسلام ناب محمدی است وادامه مسیرولایت معصومانعلیهم السلام شمرده میشود. محور این اندیشه، ولایتفقیه است.
امام راحل(ره) ولایت فقیه را راه نجات جوامع از دیکتاتوریمیداند و میفرماید:
«شما از ولایت فقیه نترسید. فقیه نمیخواهد به مردم زورگوییکند… اگر پیغمبر یک شخص دیکتاتور بود و یک شخصی بود که ازاو میترسیدند که مبادا یک وقت همه قدرتها که دست او آمددیکتاتوری بکند، اگر او شخص دیکتاتور بود، آن وقت فقیه هممیتواند باشد. اگر امیرالمومنین سلام الله علیه یک آدمدیکتاتوری بود، آن وقت فقیه هم میتواند دیکتاتور باشد.
دیکتاتوری در کار نیست. میخواهیم جلوی دیکتاتور را بگیریم.
ولایت فقیه ولایتبر امور است که نگذارد این امور از مجاری خودشبیرون برود. نظارت کند بر مجلس بر رئیس جمهور که مبادا یک پایخطایی بر دارد…
جلو دیکتاتوری را ما میخواهیم بگیریم. نمیخواهیم دیکتاتوریباشه. میخواهیم ضد دیکتاتوری باشه.
ولایت فقیه، ضد دیکتاتوری است نه دیکتاتوری. چرا این قدر بهدست و پا افتادهاید و همهتان خودتان را پریشان میکنید. بیخود؟
هرچه پریشان بشوید و هرچه بنویسید، کاری از شما نمیآید. منصلاحتان را میبینم که دستبردارید از این حرفها و از اینتوطئهها و از این غلطکاریها. بر گردید به دامن همین ملت…»
http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?id=38306