در دنبالهی ناراحتی قلبی قبلی با بیمارستان و آزمایشات مربوطه سر و کار دارم. دردهایی را که دارم انداختهاند به گردن رگ بدبخت بیچارهای که زیادی نازک و تنگ شده و مسئول نارسایی خونیست. نمیدانند دل من و شما از کجا خون است. به خیر بگذرد همین یکی دو روز دوباره اینجا را آب و جارو میکنم. دیرتر شد حتمن دلتنگاتان خواهم شد
عبدالقادرِ عزیز، امروزه این جور عمل ها مثل آب خوردن است، مثل توپ برمیگردی، توپِ پر.
تا این جانوران هستند، باید توپ بود و بر سرشان کوبید.
سلامت و شاد باشی.
اشکان
امیدوارم هرچه زودتر و به سلامتی بازگردید
امیدوارم هر چه زودتر اینجا راه بیفته- مریم
برات آرزوی تـندرستی داریم بـلوچ عـزیز
کـیانوش
بلوچ جان:
تندرست باشی و دلگرم, که دل گرم یعنی دل عاشق.
آقا بلوچ درد و بلات بخوره تو سر مموتی
امیدوارم هر چه زودتر برگردی که ما بدجوری معتادتیم کاکو
salam wajah abdulkader jan
ometen ke allah shomara shafa bedant wa ma betanan shomay porbaren weba modam faal begendan
ghorbane shoma mansour
دوست عزیزم برایت از صمیم فلب آرزوی تندرستی دارم و بی صبرانه در انتظار بازگشتت هستم.
پیوسته سبز باشی
آرزوی سلامتی ..خوب خوب استراحت کن
جناب بلوچ امیدوارم مشکل خاصی نباشد و دوباره شاهد حضور گرمتان باشیم. قربان کمی کمتر غصه بخورید.
بابا اخوی تو هم که زود زود دلتنگ اون بیمارستان و اون پرستارا می شی ؟
چرا عین اون ژیان مهاری ها شدی که هر چه میدنشون صافکاری و رنگ رزی که جای زانتیا جا بزنن , باز همون ژیانه و همه می فهمن !!
دوباره رفتی ولی سلامت تر از قبل بیا که منتظریم .