از فردا سخنرانیهاشون شروع میشه:
ما تو آسمون بودیم که به ما خبر دادن اسرائیل میخواد ترو ترور کنه. متکی حالش خراب شد تکیه داد به من. من خندیدم. نه به متکی بلکه به اسرائیل. خلبان اومد پرسید چکار کنیم. گفتم اگه نری سر جات بنشینی خودم خلبانی رو به عهده میگیرم! گفت مگه شما خلبانی هم بلدید؟ گفتم فکر میکنی بیخودی به من توی مهندسی دکترا دادن؟ هیچی نگفت عقب عقب رفت توی کابین خودش (خدا رو به سر شاهد میگیرم).
ما از اول میدونستیم که بناست چی بشه. برا همین یک هواپیما با یک دونه «من» در همون موقع رو باند نشسته بود. اردوغان زنگ زد گفت محمود این تویی که نشستی؟ گفتم نه «من» هنوز تو هوام. گفت شُوکُرلر شُوکُرلر… و الخ
kheyli bahal neveshti…daghighan hamine….eywalla
در بلاگ نیوز لینک داده شد