مُحرّم که میآید نظام عزاداری میکند و بلوچستان عزا میگیرد.
برای مردمی که طبق آموزشهای مذهبی اعتقادی به سینه و قمه و زنجیر ندارند برگزاری کنگره امام حسین و اعزام دویست شیخ که به صحرای کربلا بزنند خیلی جای عزا دارد. کاش نظام میدانست استان غریبی که شام ندارد دویست حجةالاسلام که سهل است پانصد آیتالله هم که بیاید ترهای برای شام غریبان خورد نخواهد کرد.
کنگره امام حسین در زاهدان
January - 19 - 2007
اگه ما سیدا تونستیم کاری کنیم که حضرات منبری دست از سر اجدادمون بردارن سنی های طفلکی این مملکت هم می تونن کاری کنن که دست از سرشون بردارن
زیبا تر از ان نمیشد وصف الحال بلوچستان ومردمان صبورش آن هموتنان
عزیزمان را توصیف کرد دم شما گرم وقلمتان سوزنده وکوبنده تر تر باد
che sheere ghashangiye….jeddan in sorudeye malekoshoaraye bahar hastesh? un ke aadame mazhabi bood fek konam?
در محرّم ، اهل ري خود را دگرگون مي كنند
از زمين آه و فغان را زيب گردون مي كنند
گاه عريان گشته با زنجير ميكوبند پشت ،
گه كفن پوشيده ، فرق خويش پر خون مي كنند
گه به ياد تشنه كامان زمين كربلا
جويبار ديده را از گريه جيحون مي كنند
وز دروغ كهنه ي « يا ليتنا كنّا معك»
شاه دين را كوك و زينب را جگرخون مي كنند
خادم شمر كنوني گشته ، وانگه ناله ها
با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون مي كنند
بر يزيد زنده ميگويند هر دم صد مجيز
پس شماتت بر يزيد مرده ي دون مي كنند
پيش ايشان صد عبيدالله سر پا ، وين گروه
ناله از دست عبيدالله مدفون مي كنند
حق گواه است ار محمّد زنده گردد ور علي
هر دو را تسليم نوّاب همايون مي كنند
آيد از دروازه ي شمران اگر روزي حسين ،
شامش از دروازه ي دولاب بيرون مي كنند
حضرت عبّاس اگر آيد پي يك جرعه آب،
مشك او را در دم دروازه وارون مي كنند
گر علي اصغر بيايد بر در دكّانشان
در دو پول آن طفل را يك پول مغبون مي كنند
ور علي اكبر بخواهد ياري از اين كوفيان،
روز پنهان گشته ، شب بر وي شبيخون مي كنند
گر يزيد مقتدر پا بر سر ايشان نهد،
خاك پايش را به آب ديده معجون مي كنند
خود اسيرانند در بند جفاي ظالمان،
بر اسيران عرب اين نوحه ها چون مي كنند؟
تا خرند اين قوم ، رندان خر سواري مي كنند
وين خران در زير ايشان آه و افسون مي كنند
□