خواب دیدم کاندالیزا رایس دارد یک تابوت بزرگ درست میکند.
ملک عبدالله چوب میآورد و حسنی مبارک میخ.
جمعیتی داشتند قبری به شکل گربه میکندند.
روسیه سفسطه میکرد، چین مغلطه میکرد. بشار اسد گردنشو دراز میکرد. هوه چاوز نماز میکرد.
احمدی نژاد نشسته بود و کشک میسایید.
جلوی حضرت رهبر هاونی بود پر آب، داشت محکم آنها را میکوبید.
کابوس
January - 15 - 2007
fek konam khaabet taabir beshe ta hamin April…bezar harchi beshe beshe, ma ke dige chizi bara az dast dadan nadarim…
با درود بر نویسنده گزیده گوی؛
همیشه خواب دیدن به دلیل ارتباط با آینده نمی باشد البته این نظر من است، خواب و بیداری در بسیاری از اوقات به یکدیگر وابستگی دارند. در بسیاری از موارد خوابها به دلیل پیوندشان به مسایلی که در بیداری( در حال انجام و یا انجام یافته) روان ما را می آزارند, در شب هنگام به صورت خواب دیدن ظاهر میشوند. دلواپسیهای روزانه ما درباره ایران( چه اجتمایی چه سیاسی) به جز کابوس چه برای بیداریمان و چه در خواب چیز دیگری را برای ایران دوستان به هدیه نمی آورد. خواب شما واقعیت ایران کنونی است.
پاینده باشید.
بیتا
برادر جان
نمیدانم آن گور گربه ای را برای حمله کنندگان درخوابت کنده بودی، یا برای دجالان . که امیدوارم زنده و مرده شان گورشان را از دل آن گربه کم کنند .
بعد از عمه جان ، گویا نوبت خواب شماست که باید به آن ایمان اورد
با درود بر شما،
بنده هم مانند بلوچ گرامی، دچار کابوسهای دهشتناکی هستم که در بیداری هم این تن خسته و روان درمانده را رها نمیکنند. همین چند روز پیش که از سر بیکاری سری به سایت برادر محسن رضائی–استاد فعلی–زدم ،که چشمتان روز بد نبیند که چشمم به نقشه “ایران جدید” افتاد که در کنار نقشه ایران به چاپ رسیده بود و …
خلاصه که بدجوری گیر افتادیم. کاشکی یکی پیدا میشد و یک چک کش میکوبید تو سر آنهائی که در خوابند!!
امیدوارم که برقرار باشید.
باز تو خوبه تو بیداری خوابتو ساختی ولی من خداوکیلی خواب دیدم جنگ شرو شده! داشتم زهره ترک می شدم
سلام.باور کنيد که نميدانم بخندم يا گريه کنم،فکر ميکنم،همه ما ايرانی ها،همين کابوس را ديده باشيم،خدا کند که هميشه پس از آن بيدار شويم و نفس بکشيم و بخودمان بگوييم:چه خوب که بيدار شدم،داشتم خفه ميشدم؛.
و چه بهتر که هر از گاهی اين کابوس تکرار شود،چون خيلی فراموش کار هستيم و به آن نياز داريم.
يلوچ جان!
خير باشه، تو خوابت نديدي گربه هه زخمي بود يا سالم؟ بعد پوستشو كنده بودند، سر داشت؟ دم داشت؟ دل و رودش به رهم ريخته بود؟
——-
پي نوشت:
1-الان بازار ميخ و تحته خوب داغ ميشه. برم خبر بدمم به عسگراولادي پورسانتمو بگيرم.
2-حالا جدي فاتحه بخونيم؟ يا اميدي هست؟
3- يعني يزديا برن بم؟ يا بميسا برن يزد؟
3- قيمت زمين ميخوره تو سرش؟ خونه ارزون ييشه؟ بريم پولارو در بياريم از بانك؟ طلاها رو چيكار كنيم؟ الن پناهندگي ميدن؟
…آقا من برم…
كي دوباره ميخوابي بلوچ عزيزم؟..ما رو بي خبر نذار…حق شما محفوظه…
رفیق نازنین امیدوارم که خوابت تعبیر نشود که روزگار ایران از عراق هم سیاه تر خواهد شد. البته بیاید روزی که ملت ها برای تمام این ستم گران تابوت درست کنند و ما بر مزارهای آنان به شادی و پای کوبی بپردازیم. اما با این همه من فکر نمی کنم آمریکا و دیگران دیوانه شده باشند که بخواهند عامل بحران در خاورمیانه را از میان بردارند. بازار که شلوغ باشد دزدها بهتر می چاپند. چه حکومتی بهتر از اسلام می تواند منافع کارتل های نظامی و نفتی را تامین کند؟ شعار قلبی آنها زنده باد اسلام است . گمان نکنم خوابت تعبیر شود بلوچ جان . یارباقی دیدار باقی. راستی لینکت را در خبرخوان وب لاگم گذاشته ام که به روز شدنت را به من اطلاع می دهد.
بلوچ جان سلام، خوابتان بزودی تعبیر می شود.