وقتی بلند میشوم سرم گیج میرود و میخواهم بیفتم. دردی مرتب در دلم تیر میکشد و ناخودآگاه همیشه آه میکشم. چشمانم مرتب سیاهی میرود و خیلی چیزها طپش قلبم را بالا میبرد. خواب جای خود دارد در بیداری میبینم که از بلندی سقوط میکنم و دیوارهای بلندی جلویم سبز میشود. به نظر شما هم من مریض هستم؟ چه بد. پس نباید روزه بگیرم. شما که ماشاءالله سور و مور و گنده هستید، ماه مبارک آمد. روزه بگیرید. انشاءالله عید خدمت میرسم.
این روزها بسیار مد شده و راحت تر است که با فرزندان و اطرافیان فارسی یا اردو حرف بزنیم. آنسوی آبها چه بسا به عربی و انگلیسی حرف می زنند. بلوچ نه دیوان دارد و نه دستگاه که در مدارس به زبان بلوچی بخواند، بنویسد و یاد بگیرد. اکنون زمانی رسیده است که حتی شاید نتواند به بلوچی بیاندیشد…. آیا مرگ زبان بلوچی حتمی است؟ این را تنها و تنها خودمان- ما بلوچان- می توانیم پاسخ دهیم. از همان کودکی مادران می توانند لالائی و نازیئنک بلوچی برای نوزادان بخوانند، حداقل در محدوده زیستمان با فرزندانمان بلوچی گپ بزنیم. این از عهده هر کس بر می آید. فردا دیر است
http://balochinames.blogspot.com
بلوچی مئی وتی نام و نشان انت …. “بلوچی مئی وتی شهدئین زبان انت” بلوچی سبز بات
جناب رادبوی عزیز به نکته شرعی بسیار باریکی اشاره فرمودید. من به این فکر نکرده بودم علیرغم بیماری مجبورم برای تناول سحر بیدار شوم. آدم مریض باشد. دور باشد. دلگیر باشد. بلوچ باشد، کافر هم که بشود چه می شود! قربانت بروم شما که شرعیاتتان خوب است حواستان به ما باشد ندانسته دستی دستی خودمان را جهنمی می کنیم خواب عالم عبادت حساب می شود.خداوند وبلاگتان را آباد کند و یک در ده به شما کامنت بدهد
سلام بلوچ جان.خسته نباشید بگذار بدون مقدمه چیزی در همین رابطه برایت تعریف کنم .
یکی از دوستان تعریف میکرد که در زندان عادل آباد شیراز بودیم .من بودم ویک روستائی کشاورز از اهالی لرستان ویک آخوند مخالف دولت .رمضان که شد .شب اول بود با امکانات مختصری که به این آخوند می دادند سحری نسبتا خوبی تدارک دیدیم.سحر که بیدار شدیم این دوست کشاورز مان هم یدار شد وبا ما سحری کاملی خورد.و سرش را گذاشت خوابید.صح با سروصدای این دوست کشاورزمان یدار شدیم دیدیم که نشسته داره صبحانه می خورد.آخوند خطاب به وی گفت: دوست عزیز شما که قصد روزه گرفتن نداشتید.کلهُ سحر بیدار شدن وسحری خوردن تان با ما دیگر چه صیغه ای بود؟! کشاورز در جواب می گوید .: فدایت شوم آقا مو که روزه نمیگیروم، نماز هم که نمیخونوم، خوب این سحری رو هم نخوروم دیگه میشم کافر گبر و گبر که قربانت بشم.
بدلیل بیماری شما فعلا روزه نگیر تا عید فطر ، اگر سلامتی حاصل شد ، منتظر رمضان سال دیگر بمان و الا هر روزت عید فطر باد
سكوت روشنفكران
كيوان صميمی
(مديرمسئول ماهنامهی توقيفشده نامه)
بنظر میرسد میبايست فعالين سياسی و مدافعان حقوق بشر اعتراضات فراگيرتری نسبت به فشارهای شديدی كه بر دانشجويان دگرانديش وارد شدخ است به عمل آورند.
دانشجويان بستر اصلی جنبش دموكراتيك ايران را فراهم میآورند و سزاوار نيست نيروهای دموكراسیخواه به تضييق فزايندهی حقوق اين قشر ارزشمند توجه درخور نشان ندهند. يورش به ظاهر قانونی كه هفتهی گذشته به دفتر سازمان دانشآموختگان (ادوار تحكيم) انجام شد و دستگيری دانشجوی فرهيختهی تازه فارغالتحصيل، دكتر مهندس كيوان انصاری، نشان آشكاری از پروژهی مهار جنبش دانشجويی است.
نشان ديگر عدم ثبتنام دانشگاه صنعتی اميركبير (پلی تكنيك تهران) از دانشجويان موثر آزادیخواه است كه تنها به علت دگرانديشی و دگرباشی در آستانهی محروميت از تحصيل قرار گرفتهاند.
نشان ديگر فشارهای گسترده بر بسياری از تشكلهای موثر دانشجويی و تحديد بسياری از دانشجويان شهرهای مختلف است.
نشان ديگر محروم كردن تعدادی از دانشجويان سراسر كشور است كه در دوران تحصيل كارشناسی به برخی دستورات حاكميت تن نمیدادند و اكنون عليرغم قبول شدن در رقابت نفسگير كنكور كارشناسی ارشد، موانعی برای ادامه تحصيلشان ايجاد شده است.
نشان ديگر اين است كه تندروهای دورن حكومت با زندانی كردن غيرقانونی مهندس موسوی خويينی و سپس فشارهای شديد جسمی و شنكجهی روحی بر اين مبارز مقاوم و با سابقهی دانشجويی اين پيام را به اپوزيسيون قانونی داخل كشور میدهند كه دست از متشكل كردن فعالان دانشگاهی بردارند. همانگونه كه اين تندروها در زمان دولت خاتمی با زندانی كردن تقی رحمانی ، رضا عليجانی و هدی صابر عين همين پيام را به مخالفان قانونی جمهوری اسلامی منتقل كردند.
اگر امروز ما نيروهای اپوزيسيون، با شفافيت از حقوق حقهی نيروهای فعال دانشجويی حمايت موثر نكنيم روزی خواهد آمد كه پروژه سركوب، نه تنها دامن ما بلكه دامن اصلاحطلبان درون حاكميت را هم خواهد گرفت. پاشنهی آشيل حركت دموكراتيك مردم ايران تحزب و تشكل است و فعالين سياسی و اجتماعی میبايست هزينهی متناسب با اين امر مهم را بپردازند.
تندروهای تماميتخواه كه بخش قابل توجهی از حاكميت را اشغال كردهاند در دورن حكومت با آن دسته از تندروهايی كه كمی هم به مصلحتجويی روی آوردهاند، دچار اختلاف هستند. فعاليت مسالمتآميز، پيگيرانه، علنی و شجاعانهی اپوزيسيون، بدون اين كه بر هيچ طيفی از جمهوری اسلامی صحه گذارد، میتواند به انزوای تدريجی تندورهای سركوبگر منجر شود.
عيرغم اين كه بسياری از ساختارهای جامعهشناختی و برخی از شرايط داخلی و خارجی، آرام آرام در جهت اين انزوای تدريجی هستند، ولی اگر به دترمينيسم دلخوش كنيم و نقش كنشگری مثبت را فراموش كنيم، كنشگری منفی در كوتاهمدت – و حتی در ميان مدت – فجايع و ويرانی های زيادی را رقم خواهد زد. در اين صورت، بیعملی ما شريك جرم جرم عمل سركوبگران خواهد بود.
سلام.من هميشه خدا روزه هستم(منظورم رژیم لاغری است) و چون از عيد خوشم مياد٫هر روز را عيد فطر ميدانم.
بلوچ عزیز, اینها که نام بردید همه از عوارض رمضان است, همهی روزه داران با این حالات آشنایی نزدیک دارند. از قول بوعلی نیز گفتهاند: بوعلی در علم و حکمت اوستاد—-رمضان را مرضان نام نهاد
سلام علیکم
برادر ما هم مثل خودت! مشکلات شرعی هم رویش البته
بلوچ عزیز این معضل اسلام و بوطر کلی دین شده فقط دکان دونبشی برای عدهای مفت خور این اوضاع ماه محرم و صفر شعبان و رمضان هم ماههای دکانداران است
یک سال در زندگیم روزه گرفتهام و آن سال هم گمان میکنم 13 سال بیشتر نداشتم، از آن به بعد هم شروع به شک کردن در این مقوله کردم از 15 – 16 سالگی هم که دیگر جز فحش خواهر و مادر به خدا و پیغمبر کار دیگری نکردهام. امروز هم بسیار از این وضع خودم خوشنود هستم که حداقل اگر در مقولهای موفق نشده باشم در این مقوله دین بسیار هشیار عمل کردهام
سالم باشی و دلشاد
رادیو سلاچنگ (( نخستین رادیوی 24 ساعته ی هنر و ادبیات پیشرو ی ایران )) پخش مداوم برنامه های خود را آغاز کرده است . و بدین وسیله از همه هنرمندان و هنر دوستان تقاضا داریم که رادیو را در این مسیر یاری گر باشند .
در این آدرس می توانید به رادیو گوش بسپارید :
http://www.radio.irpoet.com
لطفا ما را از نظرات و پیشنهادات سازنده ی خود بهره مند سازید .
رادیو سلاچنگ صدای شاعران دیروز ، امروز ، فردا