اکبر گنجی زیر ذرهبین جا نمیگیرد اما حرفهایش را بدون هیچ شکی باید زیر ذرهبین برد. وقتی میگوید میخواهد صدای اسلام دموکراتیک را به گوش جهان غرب برساند باید ترسید. سید خندان با آن عبای شکلاتی و شیرین عبادی با آن جایزه نقلی هم زیر ذرهبین جا نمیگرفتند اما یکی تو زرد از آب درآمد و یکی رو سیه. سروش و سعید حجاریان ممکن است صدا داشته باشند اما چهره ندارند. ماری هزار و چهارصد متری ما را گزیده این ریسمانهای سیاه و سپید ما را میترسانند. گوش کنید
اولا خيلي از دوباره نوشتنت خوشحالم.. بعدشم هرچي مي كشيم از خودمون هست.. واي كه وقتي اين مشنگ ميره اين شهرو اون شهر براش هورا مي كشن كه بهشون وام بده چقدر گريه ام ميگيره..
خدايي اگه هست و طرف اين نامردا نيست بهمون رحم كنه
سلام آقاي بلوچ
متاسفانه در هفته گذشته نتوانستم براي شما پيغام بگذارم.جاي شما واقعا در وبلاگستان خالي بود.اميدوارم پاينده باشيد
جـناب امـیر گـرامی
خـمـینی هـم میـگـفت “آب را مـجانی میـکنـیم؛ بــرق را مـجانـی میـکنـیم. . .”ـ
دروغ که حـناق نیـست.. مالیت هـم بهـش نـمیـشه بسـت
درود
سلامي دوباره به عبدالقادرخان بلوچ عزيز!
راستش من خيال مي كنم ما گاهي خسته مي شويم و بايد دمي بياساييم.
بد مست كه ميشويم بايد فردا تاوانش را پس بدهيم.
عزيز جان!
من به هيچيك از مكتبيها و اهالي ايدئولوژي و آنها كه با جهان بيني به سراغ مردم مي روند همراه نيستم. از ماركس گرفته تا امام خميني…
اصولا هر كس از حق يا ناحق حرف مي زند نميتواند در حضور جماعت دچار نسبيات قابل اعتنا باشد.
اين دوست حقيقتجوي همعصر آقاي گنجي هم از همين تبار است اگر بخواهد با نام اسلام به ميدان سياست بيايد. باري…
حالا شده است حكايت مردم ما كه تحمل سليقه ي يكديگر را ندارند.
اينكه گنجي محترم است يا نامحترم درد هيچكس را درمان نمي كند.
مثل اينكه ما در يك نظام دموكراتيك حضور داريم كه حالا مي خواهيم براي گروهمان شايسته ترين رهبر عالم هستي را برگزينيم.
خيال مي كنم درد لااقل ما ايراني ها يك چيز است. و آن ترس و بي اعتمادي و ناامني تاريخي است.
پس از مدتها دوباره آمدم و خيال ميكنم همان موضوع كه باعث شد من مدتي خود را گم كنم تا بعدا پيداشوم باعث نداشتن اتحاد و ثبات رويه ي مردمي است كه در كشاكش نيازهاي طبيعي و اجتماعي اوليه فرصت شناخت نداشتهاند اين شناخت نسبي هيچگاه براي بريدن سر ديگران با حق و باطل كفايت نمي كند پس چاره را در مدارا و توافق به دور از حق وباطل ميدانم شخصا.
عبدالقادر خان عزيز!.
آدرس قبليام را گم كردم كه ماجرايش را در وبلاگ گفته ام.، حالا آدرسم كمي تغيير كرده.اگر مايل بودي آنرا اصلاح كن عزيز.
ممنونم
Link @ News page @: http://www.PersianCultureS.com
All the best’
http://www.PersianCultureS.com
.
دنیا دیده ای عزیز همیشه میگفت: بار اول که دزد به خانه ام زد، لعنت بر او باد، بار دوم که دزد به خانه ام زد، لعنت بر او باد.اما بار سوم که زد، لعنت به من باد
آقای بلوچ عزیز:
من هم با شما میترسم. اما نمیشود همه را به یک چوب زد. مسلمان هم آدم است و میتواند دموکرات یا مستبد باشد. کما این که در میان سکولارهای اپوزیسیون نیز دیکتاتوران بالقوه ای داریم که اگر به قدرت برسند، موجب پدرآمرزیدگی جمهوری اسلامی میشوند. آیا به همین دلیل باید به همه سکولارها بدبین بود.
فرق گنجی با آقای عباشکلاتی این است که از الان میگوید که مخالف “دین دولتی” و “دولت دینی” است. و میگوید که خواهان حکومتی سکولار است. میگوید که میخواهد جمهوری اسلامی سرنگون شود. در نتیجه فکر کنم نگرانی ما تا حد زیادی کاسته میشود.
اما، باید همیشه حرفهای آدمهایی را که خود زیر ذره بین جا نمیشوند را زیر ذره بین گذاشت. چرا که اگر اشتباهی کنند میتواند خیلی مخرب باشد. کما این که ما این کار را در مورد اسلامیون کنونی نکردیم و الان چوبش را میخوریم.
راستی چرا دیگر غیربلاگرها نمیتوانند روی وبلاگ شما کامنت بگذارند؟به همین مجبور شدم اکانت باز کنم. چون جتی ایمیل شما هم کار نمیکرد که کامنتم را ایمیل کنم.
پاینده باشید
امیر
http://fardayerowshan.blogspot.com/2006/07/blog-post_115267351997774195.html
دوست ِ عزیز !
درباره ی اکبر گنجی از دست من و شما کاری برنمی آید . دست های نیرومندی پشت سرش ردیف شده . می خواهند او را به ما قالب کنند .
من هم در حد توانم چند جمله ای نوشته ام . نگاهی بیفکنید .
http://fardayerowshan.blogspot.com/2006/07/blog-post_115267351997774195.html
در بلاگ نیوز به این یادداشت لینک داده شد.