Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

تصویر

November - 11 - 2004
از دیوار اتاق تصویری آویزان است. خانه هایی محقر، زمینی خشک، آدمانی رنجور و تا چشم کار می کند دشت است و تا دور دست که آسمان هم به زمین می افتد چیزی که بشود امیدی به آن بست دیده نمی شود. شخصی که سالها به تصویر نگاه می کند تصمیم خود را می گیرد، بلند می شود و همینقدر ناگهانی که من برای شما می گویم وارد تصویر می شود. غلغله ای در تصویر می افتد. افرادی که تا لحظاتی قبل بی رمق اینجا و آنجا لمیده بودند بلند می شوند به زبانی که مفهوم نیست چیزهایی می گویند و به شخص اشاره می کنند. از چپ و راستِ تصویر مردان و زنان و دختران و پسرانی هجوم می آورند. شخص چانه اش را تکان می دهد. نوازندگان می نوازند. همه می رقصند. شادی که از جوش می افتد عده ای از صحنه خارج می شوند. نظم به هم می خورد. آنهایی که از چپ آمده اند به راست می روند و راست روها چپ می روند. غبارها خوابیده، نگاه ها دوخته اما شخص لبخند را تکرار می کند. چشمانِ مردم متنفر از تکرار به اندازه ی یک تعجب از حدقه در آمده. شخص راه بیرون آمدن از تصویر را گم کرده.

حالا از دیوار اتاق تصویری آویزان است. خانه هایی محقر. زمینی تاراج رفته. آدمانی رنجور و تا چشم کار می کند نا امیدی تکیه زده بر همه جا. رسوایی، وسط تصویر مضحکه شده. کس دیگری که سالهاست به تصویر نگاه می کند دارد آماده می شود که وارد صحنه شود.


Leave a Reply



VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!