بچه از همان اولين لحظاتي كه نطفه اش شكل مي گيرد ميوه بودنش به چشم مي آيد. زندگي چهره ي ديگري مي گيرد. زماني كه صداي گريه او در لحظه تولد، دنياي خالي شما را پر ميوه مي كند، بستن نيش براي شما كار آساني نخواهد بود.
هفت سالگي اش صاحب ميوه ي رسيده اي هستيد كه بايد خيلي مواظبش باشيد چون بچه هاي بزرگتر علاقه ي عجيبي دارند، سر ميوه هاي كوچكتر بلا دربياورند.
كلاس دهم و يازدهم اگر عاشق نشدند و به فكر خودكشي نيفتادند، يك چشم بهم زدن مي خواهد تا به داشتن فرزندي ديپلمه افتخار كنيد.
سربازي رفتن اجباري است فقط كاري بكنيد جاهاي خطرناك نيفتد چون اجلش نرسيده سرش را مي برند. اگر از سربازي برگشت و به فكر خارج رفتن نيفتاد و كنكور قبول شد و رفت دانشگاه، در جا بايد به شما تبريك و تسليت عرض كرد، تسليتش به اين خاطر كه يك سال بعد توي تظاهرات مي زنند پدرش را در مي آورند.
يادتان باشد اگر جرأت كرديد و سراغ بچه ي مفقود شده تان را گرفتيد مبادا به آن ها بگوييد: «پاره ي تنم. ميوه ي زندگي ام». چون ممكن است به جرم توطئه عليه «امنيت ملي» دستگيرتان كنند.
ميوه زندگي
November - 5 - 2003